مردم یک دهکده کوچک در هند ویکتوریایی آینده خود را در بازی کریکت علیه حاکمان بریتانیایی بی رحم خود به خطر می اندازند.
فیلم
یک زوج متاهل بی حوصله با تعجب متوجه می شوند که هر دو قاتلی هستند که توسط آژانس های رقیب برای کشتن یکدیگر استخدام شده اند.
بری اخیراً طلاق گرفته و به دلیل جنایات شوهر سابقش در بازداشت خانگی است، اما وقتی یک دزدگیر ظاهر می شود، به نظر می رسد کنترل اطراف خود را دارد.
در شب هالووین در نیو سلم، چیلی بیلی (کوری تیلور) و پل (زک گالیگان) دی جی های رادیویی، مجموعه ای پیچیده از اسطوره های وحشتناک محلی را تعریف می کنند که منجر به پایانی تلخ برای ساکنان شهرهای کوچک می شود.
یکی از مدیران بانک در حالی که فرزندانش را به مدرسه می برد، تهدید به بمب گذاری می شود که اگر بایستند و از آن خارج شوند، ماشینش منفجر می شود.
گانگستر آمریکایی اریک واسکوئز قصد دارد به سگ برتر دنیای اموات مکزیک تبدیل شود، اما متوجه می شود که هم از کارتل های قدرتمند و هم از متحدان خود دشمن ایجاد می کند.
جانوی کاپور در نقش زنی که در فریزر گیر کرده برای زنده ماندن می جنگد. «میلی» بازسازی هندی رسمی مهیج مالاییایی «هلن» است.
پایپر برای شروعی تازه به نیویورک نقل مکان می کند، در آنجا با آستین یک نویسنده مشتاق ملاقات می کند. جادوی فصل پاییز آنها را به هم نزدیک می کند. آنها در یک پروژه کتاب کودکان با هم همکاری می کنند که در طی آن به یک واقعیت عالی می رسند.
هنگامی که دختر جوانی به نام ایو ربوده می شود و در زیرزمینی مانند سیاه چال زندانی می شود، پلیس معتقد است که این کار پید پایپر بدنام است.
یک مشاور سیاسی سعی می کند طلاق قریب الوقوع و روابط گذشته خود را برای دختر 11 ساله اش توضیح دهد.
Maurh که در پس زمینه سرزمین های شنی رام نشده پنجاب بین سال های 1885 و 1893 قرار دارد، داستانی از انعطاف پذیری، افتخار و سرپیچی در برابر حکومت دوگانه ظالمانه استعمارگران بریتانیایی و پادشاهان بومی را آشکار می کند. Jeona Maurh و برادرش Kishna Maurh به عنوان چراغهای امید ظهور میکنند، این نظام ناعادلانه را به چالش میکشند و برای حقوق خود میجنگند، شاهد فراموش نشدنی هستند...
کونجوا و دوستش سینتو دوست پشمالوی جدیدی به نام نیمار را وارد زندگی خود می کنند. آنها نمی دانستند که زندگی آنها در شرف وارونه شدن است.
نیکول و مکس پس از اولین قرار فاجعهبار، عهد میکنند که شمارههای یکدیگر را گم کنند تا زمانی که سگهایشان همتای عشقی پیدا کنند. نیکول و مکس که به طرز خندهداری با هم هماهنگ نیستند، مجبور میشوند والدین مسئولی شوند، اما در نهایت خودشان عشق پیدا میکنند.