وقتی زنگ در به صدا در می آید سونیل در خانه تنهاست. غریبه در، شوهر چهایا است، زنی که سونیل با او رابطه دارد. مرد سؤالات ناراحت کننده زیادی در مورد رابطه آنها می پرسد و بیشتر و بیشتر مزاحم می شود.
سه مرد متفاوت، سه دنیای متفاوت، سه جنگ متفاوت - همه در تقاطع جنگ مدرن ایستاده اند - دنیایی تاریک از اخلاق سیال که در آن همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.
یک فیلم هیجانانگیز جنوبی نوآر، که در یک شهر میسیسیپی اتفاق میافتد که در آن یک زن و دختر خردسالش در تیراندازی متقابل گیر میافتند که ویسکی، اسلحه و میل به انتقام به شدت تلاقی میکنند.
مردی توسط روح پسری به نام دیوید تسخیر می شود که می خواهد او را بکشد.
دختری ربوده شد گذشته ای پنهان آشکار شد یک شانس به ظاهر بیهوده برای نجات. اکنون کشیش جرمیا جیکوبز و همسرش مارتا باید بر دروغ های گذشته غلبه کنند تا امید خود را برای آینده بیابند.
مکانیک جایاکریشنان به عنوان یک سرمایهگذاری تجاری خوب وارد یک معامله بزرگ زمینی میشود، اما در نهایت با موقعیتهایی روبهرو میشود که زندگی را تغییر میدهد.
در آینده ای نزدیک، مردی بیمار لاعلاج به دنبال راه حلی پیچیده و دلخراش برای نجات همسر و پسرش از غم و اندوه با تکرار خود بدون اینکه آنها بدانند، می پردازد.
نلی به تازگی مادربزرگ خود را از دست داده است و به والدینش کمک می کند تا خانه کودکی مادرش را تمیز کنند. او خانه و جنگل های اطراف را بررسی می کند. یک روز او با دختری همسن و سال خود آشنا می شود که یک خانه درختی می سازد.
یک «مرد سرسخت» سابق پس از ربوده شدن دوست دخترش به دنیایی که میخواست آن را ترک کند، بازگردانده میشود. انتخاب او؛ کار را انجام دهد وگرنه می میرد او می خواهد نشان دهد که چرا او را "بولدوزر" صدا می کنند.
کارت بیسبال کمیاب جیمی دزدیده شد. از آنجایی که این تنها امید او برای پرداخت هزینه عروسی آینده دخترش است، او شریک پلیس خود پل را برای ردیابی دزد، یک گانگستر وسواس خاطرات، استخدام می کند.
زن جوانی به دنبال مرگ شوهر سابقش به یک تعطیلات انفرادی به حومه شهر انگلیس می رود.
این یک داستان عاشقانه بین بازیگران عدی و سرخی است.
سی سال پیش، آندری فیلیپوف، رهبر ارکستر بولشوی به دلیل استخدام نوازندگان یهودی اخراج شد. حالا یک سرایدار حقیر، فرصتی پیش میآید تا نوازندگان قدیمیاش را جمع کند تا به عنوان ارکستر رسمی Buolshoi در پاریس ظاهر شوند.