هیجان انگیز

داستان فیلم یک دوره 24 ساعته در اوایل سال 2008 که بحران مالی امریکا رو فرا گرفته بود رو روایت میکنه که در اون افراد کلیدی یک بانک سرمایه گذاری با یک وضعیت اضطرای مالی مواجه میشند و در عین حال هر حرکتی از اون ها پیامد های شخصی و اخلاقی ای رو در پی داره و…

داستان فیلم در مورد مردی بنام نیک، یک جوان بوستونی ایتالیایی هست که متوجه می شود دنیایش از این رو به آن رو می شود زمانی که در حال تلاش برای پیدا کردن یک هدف در طرز فکر و رفتار یک گروه خطرناک است…

جان رمبو برای ماموریتی در افغانستان احظار شده است اما او این پیشنهاد را رد کرد اما تنها فردی که در این دنیا به او وابستگی عاطفی دارد,کلنل به دست مزدوارن روسیه در افغانستان می افتد و رمبو برای ازادی او …

در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …

جان مون، پس از مرگ همسرش آدری، به همراه دو پسر نوجوانش “کریس” و تیم” به مزرعه ای در مناطق روستایی شهرستان دریز نقل مکان می کنند تا زندگی روبراهی را آنجا شروع کنند، اما…

جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.

چیف برودی (روی اسچیدر ) کلانتر شهر ساحلی است که به تازگی در آنجا دختری هنگام شنا گم شده. با پیدا شدن جسد دختر که بصورت وحشیانه ای کشته شده چیف به دنبال علت مرگ اوست و به وجود کوسه در ساحل مشکوک است. با حرفهای سرمایه داران شهر که ساحل منبع درآمد آنهاست و وجود کوسه را در ساحل غیر ممکن می بینند، شک او برطرف میشود اما با کشته شدن پسر بچه ای دیگر …

فرانک هاریگن، مأمور مخفی کهنه کار آمریکایی، در حال تحقیق در باب تهدید احتمالی به جان رئیس جمهور امریکاست و خیلی زود مردی به نام بوت با هاریگن تماس می گیرد و می گوید که خیال دارد رئیس جمهور را بکشد…

سه دوست دبیرستانی به صورت بی شرمانه تصمیم به یک سرقت می گیرند، اما همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش می رود و…

ویرات یک افسر ارتش هست، که برای تعطیلات می خواهد به بمبئی بیاید و در راه در هنگامی که یک کیف گم شده و او یک مامور وظیفه شناس بود و نتوانست یک بی قانونی را تحمل کند و شروع به گشتن مسافران می کند و در حین این گشتن به کسی بر می خورد که حامل بمب می باشد، و با پلیس همکاری می کند و این شروع داستانی جذابی از یک سرباز وظیفه شناس می شود…

داستان فیلم از زمانی شروع می‌شود که مامور عملیاتی سابق سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده امریکا (CIA) برایان میلز با بازی لیام نیسون متهم به قتل همسرش می‌شود در حالی که این یک پاپوشی بیش نیست او از دست افسران پلیس و ماموران دولتی گریخته تا قاتلان واقعی همسرش را بیابد و انتقام بگیرد اما اون متوجه می شود که …

سه دزد (مت دیلون),(گری سینیز) و (ویلیام فیکنر) در حالی که دارند از یک صحنه ی جرم فرار می کنند، خود را در در محاصره ی پلیس در یک بار در نیو اورلان می بینند و به ناچار شروع به اعلام گروگانگیری و درگیری با پلیس برای نجات خود میکنند اما این در حالی است که نیروهای پلیس به خاطر آنها کافه را محاصره نکرده اند بلکه چیزی بزرگتر آنها را به آنجا کشانده…

«مارشال سام جرارد» (لی جونز) مأمور می شود تبهکاری خطرناک را با هواپیما به زندانی در میزوری ببرد. «مارک شریدان» (اسنایپس) که متهم به قتل دو مأمور فدرال است، اما ادعا می کند بی گناه است، نیز هم سفر آن دو است. هواپیما دچار سانحه می شود و «شریدان» پس از کمک به نجات چند مسافر، فرار می کند به «جرارد» ابلاغ می کنند که باید هر چه زودتر «شریدان» را دستگیر کند.