ویلیام پلانکت و جیمز مک لین از دو رده مختلف جامعه انگلیس قرن 18 هستند که تصمیم می گیرند در اوقات فراغت برای گذران زندگی دزدی کنند. همینطور که رسوایی آنها بیشتر میشد، مکلین عاشق لیدی ربکا زیبا می شود و...
ژان دیاز یک فیلمسازی است که درباره که روی یک شخصیت کارتونی کار می کند و …
مایک، یک کارتنخواب بیخانمان در لندن، در تلاش برای تغییر زندگیاش، در چرخهای از خودویرانگری گرفتار شده است. در طول مسیر، او با فرصتهای غیرمنتظرهای برای شروعی تازه روبرو میشود.
وقتی پسر الن و پاول در یک بعدازظهر دلپذیر در جشن بیست و پنجمین سالگرد ازدواجشان، دوست دختر جدیدش را معرفی میکند، هیچکس گمان نمیکند که این آغاز پایان این خانواده شاد است. دوست دختر جدید، لیز، دانشجوی سابق الن است که چند سال قبل، پس از اینکه الن او را در کلاس به خاطر ایدئولوژی رادیکالش مورد انتقاد قرار داد، دانشگاه را ترک کرد.
۱۹۳۴. کارآگاه خصوصی میراندا گرین در حال بررسی قتلی است که در سفارت بریتانیا در قاهره رخ داده است، جایی که یک سند فوق سری به سرقت رفته و کاخ باکینگهام و صلح جهانی را به خطر انداخته است. همه کسانی که در این مکان بسته حضور دارند مظنون هستند: عکاس آمریکایی، دانشجوی انگلیسی، بازیگر آمریکایی، نگهبان امنیتی مصری، مترجم سفیر، باغبان مصری و - چرا که نه؟ - خود سفیر. اما چه کسی انتظار داشت که گروه کوچکی از نازیها پشت نقشهای باشند که کاخ باکینگهام و صلح جهانی را به خطر بیندازد؟
همچنان که جمعیتی خشمگین علیه جادوگر شرور قیام میکنند، گلیندا و الفابا باید برای آخرین بار با هم متحد شوند. با توجه به اینکه دوستی منحصر به فردشان اکنون نقطه اتکای آیندهشان است، اگر میخواهند خودشان و تمام اُز را برای همیشه تغییر دهند، باید واقعاً با صداقت و همدلی یکدیگر را ببینند.
دو جوان شیفته نظریه توطئه، مدیرعامل قدرتمند یک شرکت بزرگ را ربودهاند، چون مطمئناند که او یک بیگانه است و قصد دارد سیاره زمین را نابود کند
در دهه ۱۹۸۰ در ایندیانا، گروهی از دوستان جوان شاهد نیروهای ماوراءالطبیعه و اقدامات مخفی دولت هستند. در حالی که آنها به دنبال پاسخ سوالات خود هستند، بچهها مجموعهای از اسرار خارقالعاده را کشف میکنند.
در جهانی که موجی مرموز از شادی اجباری آن را فرا گرفته، کارول استورکا، یکی از معدود افراد مصون از این شادی، باید پرده از راز واقعی ماجرا بردارد و بشریت را از سعادت خودش نجات دهد.
پس از مرگ مرموز شوهرش، لاستینی معتقد است که یک موجود تاریک دخترش، آروم، را تسخیر کرده است. تنها پنج روز مانده به تولد سال کبیسه آروم، لاستینی و دو فرزند دیگرش برای کمک گرفتن از شفادهندگان معنوی به سراسر جاوا سفر میکنند. همانطور که چنگال شیطان محکمتر میشود، آنها برای نجات آروم و یافتن راه بازگشت به خانه با زمان میجنگند.
ژان لوک گدار جوان، پس از نوشتن برای مجله کایه دو سینما، به این نتیجه میرسد که فیلم ساختن بهترین نوع نقد فیلم است. او تهیهکننده، ژرژ دو بورگارد، را متقاعد میکند که بودجه یک فیلم بلند کمبودجه را تأمین کند و به همراه فرانسوا تروفو، فیلمساز موج نو، فیلمی درباره یک زوج گانگستر میسازد. نتیجه؟ فیلم «از نفس افتاده»، یکی از اولین فیلمهای بلند دوران موج نوی سینمای فرانسه.
در یک زمان حال دیگر، انسانهای ارتقا یافته ژنتیکی بر جامعه تسلط دارند. لئون و کلوئی، مطرودان، برای عدالت علیه سیاستمداران فاسدی که از نابرابری ژنتیکی سوءاستفاده میکنند، مبارزه میکنند و همه چیز خود را برای به چالش کشیدن سیستم ظالمانه به خطر میاندازند.
حالا که روزهای آدمکشی دن گذشته، تنها چیزی که برای کریسمس میخواهد، گذراندن اوقات خوش با فرزندانش است. اما وقتی میفهمد دخترش برنامههای خودش را دارد، یک سفر خانوادگی به لندن رزرو میکند - و همه آنها را در تیررس یک دشمن غیرمنتظره قرار میدهد.