این فیلم حول محور زنی به نام کلارا میچرخد که میان زندگی خود و شوهرش باید یکی را انتخاب کند، و این انتخاب به دستان یک قاتل مرموز به نام “قاتل تقویم” گره خورده است...
دلهره آور
مانوئل با مادرش به خانه سابقشان در یک محله طبقه متوسط برمی گردد. پریادارشینی و دوستانش که به نیت او مشکوک هستند، شروع به جمع آوری سرنخ هایی می کنند و متقاعد می شوند که او ممکن است چیز شومی را پنهان کند.
گروهی از خواهر و برادرها وجود دارند که مهارت ویژهای در سرقتهای بزرگ دارند. پس از سرقت محمولهای از شمشهای طلا در فرودگاه و به لرزه درآوردن کشور، برادر بزرگتر گروه آنها را وادار میکند که زندگی مجرمانه خود را کنار بگذارند. اما وسوسهی یک حلقهی گرانبها باعث میشود یکی از برادران تسلیم شود و گرفتار گردد. حالا، برای نجات او، سیاریف، خیرول، اِما، امیردین و روزلند باید دوباره به دنیای خلاف بازگردند و جسورانهترین سرقت خود را برنامهریزی کنند.
دوکه، یک مامور مخفی بینالمللی که سالها پیش پس از یک حادثهی traumatik بازنشسته شده، مجبور میشود دوباره به میدان برگردد، وقتی که یک نیروی ویژهی کماندو، خواهرزادهاش را میرباید و او را مجبور میکند تا برای آزادیاش، یک فرمول علمی گرانبها را بدزدد.
در دنیای ویران شده توسط زامبی ها، یک نوجوان باهوش و محافظش برای بقا می جنگند، با خطرات بی امان روبرو می شوند و محدودیت های امید و وفاداری را آزمایش می کنند.
وقتی مایا متوجه میشود که پدرش، سم، زمانی یک جاسوس بوده است، ناگهان خود را در مرکز یک توطئه بینالمللی مییابد. در حالی که به دنبال پاسخ میگردد، خودش نیز به یک هدف تبدیل میشود و مجبور است بهسرعت مهارتهای پدرش را بیاموزد.
سونگ جین، یک رهبر ارکستر، و سو یون، یک نوازنده ویولن سل، نامزد هستند. اما سو یون ناگهان ناپدید میشود و تنها یک ویدیو از خود به جا میگذارد. در این میان، می جو جایگزین او شده و رابطهای پنهانی با سونگ جین آغاز میکند. اما هرچه پیوند آنها عمیقتر میشود، احساس میکنند که کسی آنها را زیر نظر دارد.
با افزایش تنشها بین کره شمالی و جنوبی، یک هلیکوپتر آمریکایی در خاک کره شمالی سقوط میکند. بازماندگان باید با یکدیگر همکاری کنند تا از یک متخصص غیرنظامی فناوری محافظت کرده و بدون کمک نیروهای نظامی آمریکا، راهی برای نجات پیدا کنند.
رم، که بهتازگی بهعنوان جمعآوریکننده منطقه منصوب شده است، در شهری در آندرا پرادش مسئولیت را به عهده میگیرد و بلافاصله با فساد و بیکفایتی عمیقی که دولت را آزار میدهد، روبهرو میشود. مصمم به ایجاد اصلاحات، تغییرات گستردهای را آغاز میکند که منجر به درگیری شدید با یک وزیر قدرتمند ایالتی میشود.
یک بمب هستهای در لسآنجلس منفجر میشود و کشور به آشوبی بیسابقه فرو میرود. جف اریکسون، سرباز سابق گرین بریت و خانوادهاش به پناهگاهی به نام «هوماستد» پناه میبرند، یک دژ عجیب و غریب که توسط یک فرد آمادهباش در کوهستان ساخته شده است. با نزدیک شدن تهدیدات خشونتآمیز و شرایط آخرالزمانی به مرزهای آنها، ساکنان هوماستد در شگفتند که: یک گروه از مردم چقدر میتوانند در برابر خطرات طبیعت انسانی و خونریزی در آستانه درهایشان مقاومت کنند؟
داستان درباره زن جوانی است که زندگی ایدهآلش با همسرش، که سرمایهگذار هِج فاند است، پس از آشنایی با یک دستفروش گاوچران محلی، به مثلثی کشنده از وسواس و قتل تبدیل میشود.
پس از اینکه سازمان CIA مکان دو جاسوس سرکش را که نه تنها ناپدید شدهاند، بلکه با یکدیگر ازدواج کردهاند، کشف میکند، کابین استراحتگاه ماه عسل زمستانی آنها در دل جنگل به میدان نبردی تبدیل میشود. یک ائتلاف از سازمانهای جاسوسی بینالمللی به دنبال یک «قرص فرار»، یا همان هارد درایو، هستند و همگی مشکوکاند که این دو به شبکهای از جاسوسان سرکش با نام «الارم» پیوستهاند.