کوئین لطیفه راوی این مستند زندگی دو موجود بسیار متفاوت قطبی را تعقیب می کند، نانو، توله خرس قطبی و سیلا، توله شیر دریایی، در حال مبارزه های هیجان انگیز و ترسناک برای بقا. تنها با سلاح غریزۀ طبیعی خود و راهنمایی مادرانشان، این حیوانات الهام بخش در یک جهان زیبای احاطه شده در یخ که به سرعت در زیر پایشان ذوب می شود، با آزمونها و چالشهای بی شماری مواجه می شوند.
G
داستان بچه خرسی به اسم بری هست که میخواد اعضای گروه موسیقی مورد علاقهاش را دوباره برای یه اجرای با شکوه دور هم جمع کنه. گروه خرسهای دهکده یه گروه موسیقی راک بودن که کلی طرفدار داشتن و حسابی معروف شده بودن اما مثل هر گروه موسیقی معروف دیگه عاقبت از همدیگه جدا میشن و گروه منحل میشه.
داستان مستند در مورد یک پنگوئن آدلای به نام استیو هست که به همراه میلیون ها مرد همسایه در فصل بهار یخی قطب جنوب به تلاش برای ساخت یک لانه مناسب کمک می کند، یک شریک زندگی پیدا می کند و یک خانواده را تشکیل می دهد.
با این فیلم همراه شوید تا موجوداتی را ببینید که تا کنون از وجود آنها بی خبر بوده اید موجوداتی حیرت انگیز و شگفت آور…
ماجراهای ایزی و پدرش شین آشپز که یک رستوران بزرگ را در شهر اداره می کنند. آنها تلاش می کنند تا به دنبال بهترین مواد غذایی بروند و غذاهای لذیذ و جذابی درست کنند و...
کودکان از این که برنی بازگشته است هیجان زده هستند اما یک دشمن قدیمی، ویسنتون، نیز از این اتفاق خوشحال است. وینستون قصد دارد این دلفین با استعداد را بدزدد. اکنون کوین و هالی باید قبل از این که دیر شود برنی را نجات دهند.
کهنهسربازان و جدیدترین کلاس اسکادران پرواز نیروی دریایی و تفنگداران دریایی را در حالی که آموزشهای شدیدی را پشت سر میگذارند و وارد فصلی از هنر هوایی شگفتانگیز میشوند را دنبال میکند.
علی از یک خانواده ی مذهبی و بازاری است و به سنتور علاقه ی زیادی دارد، وقتی شیفتگی او فاش می شود، ناچار بین خانواده و سنتور، دومی را انتخاب کرده و از خانواده رانده می شود. علی در موسیقی چنان تبحری پیدا می کند که شهره ی عام و خاص می شود و کنسرت هایش با استقبال غیرمنتظره ای روبرو می شود. علی در اوج موفقیت، عاشق هانیه می شود و با او ازدواج می کند، اما
در این انیمیشن کوتاه، زندگی روزانهی یک کارمند، از زاویه دید اعضای بدنش مانند مغز، قلب، ریهها و ... مرور میشود و درگیریهای آنها با مغز نیز به نمایش درمیآید.
کارل فردریکسن با اکراه موافقت می کند که با یک دوست ملاقات کند. اما مسلماً نمی داند که روز ملاقات چگونه پیش می رود. داگ که همیشه دوست مفیدی است وارد عمل میشود تا ناراحتیهای کارل قبل از قرار ملاقات را آرام کند و نکات امتحان شده و واقعی را ارائه دهد...