یک نویسنده جوان در املاک یک نویسنده افسانه ای به تدریس خصوصی می پردازد.
آلمان
پس از اینکه همسرش مجبور می شود 40 سال از زندگی خود را به عنوان پرداخت بدهی بیمه ای ببخشد، مردی ناامیدانه به دنبال راهی برای پس گرفتن آنها می گردد.
به طور کامل در یک کامیون پلیس 8 متری، تعدادی از بازداشت شدگان با پیشینه های مختلف سیاسی و اجتماعی در جریان آشوبی که پس از برکناری رئیس جمهور سابق مرسی از قدرت رخ داد، سرنوشت آنها را گرد هم می آورد.
در جزیره پلینزی فرانسه تاهیتی، کمیساریای عالی جمهوری و دولت فرانسه باید درباره شایعه ای که در حال انجام است تحقیق کنند: مشاهده زیردریایی که حضور شبح وار آن می تواند از بازگشت آزمایش های هسته ای فرانسه خبر دهد.
یک تحویل اشتباه در سیستم تحویل کارآمد جعبه ناهار در بمبئی، یک زن خانهدار جوان را به یک مرد مسن در غروب زندگیاش متصل میکند، زیرا آنها با هم از طریق یادداشتهایی در جعبه ناهار دنیایی فانتزی میسازند.
در سال 1951، مارکوس، یک دانشجوی یهودی طبقه کارگر از نیوجرسی، در کالج کوچکی در اوهایو تحصیل می کند، جایی که در بحبوحه جنگ کره با سرکوب جنسی و نارضایتی فرهنگی دست و پنجه نرم می کند.
یک کارمند فروشگاه تخفیف با پسری سهامدار که خود را تجسم هولدن کالفیلد می داند رابطه برقرار می کند.
گروهی از دوستان در یک خانه تعطیلات در کنار دریای بالتیک که در آن با آتش گرفتن جنگل خشک اطراف آنها احساسات اوج می گیرد.
در جزیره دورافتاده چیلوئه در اواخر قرن نوزدهم، دختری بومی به نام رزا با پدرش در مزرعه ای زندگی و کار می کند. هنگامی که سرکارگر به طرز وحشیانه ای به پدر رزا می پردازد، او به دنبال عدالت می رود و از پادشاه یک سازمان قدرتمند جادوگران کمک می گیرد.
وکیلی که مکیده شده است پس از متهم شدن به قتلی که مرتکب نشده است، وارد یک توطئه بین المللی شده است. تنها شانس او برای زنده ماندن در کشف راز یک هواپیمای قدیمی آلمانی جنگ جهانی دوم است که در بزرگترین یخچال طبیعی ایسلند کشف شده است.
در شهری آینده نگر که به شدت بین طبقه کارگر و برنامه ریزان شهری تقسیم شده است، پسر مغز متفکر شهر عاشق یک پیامبر طبقه کارگر می شود که ظهور ناجی را برای میانجی گری اختلافات آنها پیش بینی می کند.
لارا کرافت، ماجراجو، قبل از اینکه یک دانشمند شرور آن را پیدا کند، برای نجات جعبه افسانهای پاندورا تلاش میکند و یک تفنگدار سابق را که به مزدور تبدیل شده بود، استخدام میکند تا به او کمک کند.
یکی از مدیران بانک در حالی که فرزندانش را به مدرسه می برد، تهدید به بمب گذاری می شود که اگر بایستند و از آن خارج شوند، ماشینش منفجر می شود.