وانگ چیانگ (با بازی زینگ یوانیوان)، بدقلقترین و دردسرسازترین دانشآموز کلاس سوم راهنمایی، و شی میونا (با بازی وانگ بوون)، معلم بداخلاق و سختگیر کلاس، بهطور تصادفی بدنهایشان را با هم عوض میکنند. وانگ، که مدتها تحت فشار بوده، حالا طعم معلم بودن را میچشد، و شی هم برای اولینبار تجربه میکند که دیگران او را «دانشآموز بد مدرسه» ببینند. با نزدیک شدن تاریخ برگزاری کلاس نمونهی شی، آنها باید هرچه زودتر راهی برای بازگشت به بدنهای اصلیشان پیدا کنند — اما پیش از آن، باید بر موانع زیادی غلبه کنند...
چین
یک سارق خشن نقشهی سرقتی بزرگ را کشیده است، اما متأسفانه نقشهاش ناخواسته توسط دو دوست صمیمی میانسال و افسرده به هم میریزد و پولهای دزدیدهشده ناپدید میشوند.
طراحان اصلی پشت صحنه تلاش کردند میلیاردها دارایی بلوکهشده را آزاد کنند و در این راه، بدون هیچ تردیدی، نیروهای یاکوزا را برای پولشویی از طریق روشهای افراطی بهکار گرفتند. در پشت این ماجراها، شبکهای جنایی پیچیدهتر و گستردهتر پنهان شده است. در برابر وسوسههای رقبا و دشواریها، آیا گروه «تریدِنت» میتواند با ایمان و اتحاد، پرونده را حل کرده و مجرمان را به دست عدالت بسپارد؟
لیو چونهه، مرد جوانی مبتلا به فلج مغزی، بر موانع جسمی و روحی غلبه میکند و در عین حال رویای مادربزرگش را محقق میسازد و هدف زندگیاش را کشف میکند که منجر به تحول و شروعی تازه میشود.
افشای شبکه جاسوسی و گذشته لو ژنگ، وفاداری و عدالت لی وو را در معرض انتخابی دشوار قرار میدهد.
داستان در اواخر دوران سلسله مینگ رخ میدهد، زمانی که یک بیماری مرموز شیوع پیدا میکند. این روایت، سفر پرهیجان «چو سیجینگ» را دنبال میکند؛ عضوی از سازمان امنیت مخفی که در میان بحرانی مرگبار در جزیرهای متروکه، برای بقا تلاش میکند.
تحت فرماندهی چنگیزخان، ارتش مغول به سمت غرب پیشروی میکند تا سلسله جین را نابود کند و سپس چشم به سلسله سونگ میدوزد. در میان درگیریهای داخلی بین مکاتب هنرهای رزمی، گوا جینگ جنگجویان دشتهای مرکزی را متحد میکند تا از شیانگیانگ دفاع کنند و شجاعت و وفاداری را در نبرد برای ملت به نمایش میگذارد.
چن یوتونگ، دانشآموز یک مدرسهی راهنمایی دخترانه، در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگرفت، اما مادرش لی هان نتوانست دخترش را از این "جهنم" نجات دهد. همهی اطرافیانش چشمان خود را بر این ماجرا بستند و این سکوت جمعی، خشونتی بزرگتر را رقم زد.
لحظهای از بیاختیاری، "گائو ژیلی" را به فردی خانهنشین تبدیل میکند، اما هرگز انتظار نداشت که زندگیاش مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گیرد. مجموعهای از تغییرات او را وادار میکند تا مسئولیتهایش بهعنوان سرپرست خانواده را بپذیرد. وقتی بار سنگین زندگی بر دوشش میافتد، باید با خود روبهرو شود و زندگی تازهای را آغاز کند.
پس از وقوع یک حادثه آتشسوزی که به نشت مواد رادیواکتیو منجر میشود، تمام شهر هنگکنگ ناگهان در آستانه فروپاشی قرار میگیرد. برای مقابله با این فاجعه قریبالوقوع، «سایمون فن» کارشناس برجسته، به تیم واکنش اضطراری به رهبری «سسیلیا»، مدیر اجرایی موقت، میپیوندد تا راهحلی برای این بحران بیابد. با جان ۷ میلیون نفر که در خطر است، آتشنشانان مأمور میشوند تا
این داستان دربارهی "کائو یانبینگ"، از نوادگان "کائو کائو" که به قدرت خدای جنگ است، "شیا لینگ" که یک روح نگهبان مرموز همراه اوست، و "بیلو شیمِن"، ژنرال پیشین سرکوب ارواح، است که به جنگل تهی میروند تا باستانیان را بیابند.
واتر اَنگ، مردی بازنده و بیمسئولیت که به قمار علاقه دارد، ناگهان با درخواستی عجیب روبهرو میشود: مراقبت از پسرِ جیگ، نامزد سابقش، به نام یئونگ. جیگ به او میگوید که یئونگ پسر خودش است و در ازای یک ماه پدر بودن، مبلغ صد هزار دلار به او وعده میدهد. واتر اَنگ این پیشنهاد را میپذیرد.rnاما بهزودی