یک سارق خشن نقشهی سرقتی بزرگ را کشیده است، اما متأسفانه نقشهاش ناخواسته توسط دو دوست صمیمی میانسال و افسرده به هم میریزد و پولهای دزدیدهشده ناپدید میشوند.
جنائی
طراحان اصلی پشت صحنه تلاش کردند میلیاردها دارایی بلوکهشده را آزاد کنند و در این راه، بدون هیچ تردیدی، نیروهای یاکوزا را برای پولشویی از طریق روشهای افراطی بهکار گرفتند. در پشت این ماجراها، شبکهای جنایی پیچیدهتر و گستردهتر پنهان شده است. در برابر وسوسههای رقبا و دشواریها، آیا گروه «تریدِنت» میتواند با ایمان و اتحاد، پرونده را حل کرده و مجرمان را به دست عدالت بسپارد؟
یک شکار ناامیدانه توسط یک کارآگاه و یک کلاهبردار که برای کشف حقیقت خودشان تیمی میشوند.
تنشها میان خانوادههای رقیب تبهکار زمانی شعلهور میشود که ورود فرمانده جدید پلیس، آتشبس ناپایدار میان آنها را بر هم میزند.
یک قاتل آزاد است و به سمت گیبسون حرکت میکند. در یک مسابقه با زمان، روانشناس مظنون پس از دریافت یک پیامک ترسناک، آلبِرگ را از تهدید احتمالی مطلع میکند. آلبِرگ تحقیقی را آغاز میکند که به مسیری غیرمنتظره میرسد.
یک پزشک جوان انسانشناسی از کراکوف، در جستجوی خودشناسی در کوهستان، به طور اتفاقی با یک جسد مواجه میشود. او درگیر معمای یک قتل میشود و در این مسیر با یک خبرنگار بیپروا و یک افسر پلیس محلی روبهرو میشود.
وقتی جسد زنی در ساحلی در ایرلند شمالی پیدا میشود، کارآگاه بوید برای تحقیق فراخوانده میشود. اما او تنها کارآگاهی نیست که به این پرونده علاقه دارد. کارآگاه ریگان از آن سوی مرز در جمهوری ایرلند نیز در صحنه حاضر میشود.
تریلر توطئه ای درباره یکی از شناخته شده ترین جنایات تاریخ اما کمتر درک شده است. این داستان شگفتانگیز شکار جان ویلکس بوث پس از ترور آبراهام لینکلن است - در حالی که سرنوشت کشور در بالا آویزان است.
کارآگاهی جاه طلب به نام ریو سو یول برای دستیابی به موفقیت، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند. ریو سو یول در مدت زمانی کوتاه، ترفیع درجه می گیرد، اما پس از مواجهه با فردی عدالت خواه، زندگی اش دستخوش تغییراتی می شود که...
تبهکار حرفهای، تروجان، پس از یک کودتای نافرجام به برلین بازمیگردد تا شغل جدیدی پیدا کند. او نمیتواند پیشنهاد وسوسهانگیز سرقت یک نقاشی را رد کند. اما این سرقت که با دقت برنامهریزی شده بود، بهزودی از کنترل خارج میشود و ماجرا به مبارزهای برای بقا تبدیل میشود.
جکی و کلوتایر در یک دبیرستان و در حوالی همان اسکلهها بزرگ میشوند. او درس میخواند، اما کلوتایر از مدرسه فرار میکند. مسیرهایشان به هم گره میخورد و دیوانهوار عاشق یکدیگر میشوند. زندگی تمام تلاشش را میکند تا آنها را از هم جدا کند، اما آنها مانند دو نیمهی یک قلباند.
شیائو جیانفنگ قربانی پاپوش شد و به مدت 25 سال در زندان خارج از کشور بود، او پس از آزادی نتوانست همسر و پسرش را پیدا کند، فردی مرموز در ازای دادن اطلاعات از او خواست دخترش را نجات دهد.
در طول رژه سواره نظام مجوس، دختر خانواده مارتین، آمایا ناپدید می شود. روزنامهنگار میرن، مصمم به یافتن او، پرونده را به عهده میگیرد.