فانتزی

آقای مگورریوم دارای یک فروشگاه اسباب بازی فروشی بزرگ و عجیب است که بهترین فروشگاه شهر میباشد. او در سن 243 سالگی فوت میکند و فروشگاه به محلی تاریک تبدیل می شود تا اینکه…

کشاورزی بود که آرزویی نداشت مگر اینکه پسری داشته باشد حتی اگر این پسر از انگشت شست او بزرگتر نباشد. فرشته ای بخاطر درستکاری این کشاورز آرزوی او را برآورده میکند و…

رن شانزدهم، اسکاتلند. کانر مک لیود (لامبر) پس از آن که از مرگ بر اثر زخم هایی که طی یک جنگ برداشته نجات می یابد، به واسطه ی مرد مرموزی به نام رامیرس - که بیش از دویست سال سن دارد - به جمع فناناپذیران راه پیدا می کند...

پس از آنکه بی بی بلوکسبرگ جان دو کودک را با جادو نجات میدهد، مادرش که جادوگری کهنه کار است به داشتن چنین دختری افتخار میکند. اما پدرش  برنارد که همیشه دل مشغولی های کاری اش را دارد، چندان از تجربه های غیر طبیعی دخترش راضی نیست. چندی نمی گذرد که نامه ای از استاد جادوگران  والپورگیا میرسد که

داستان فیلم درباره مردی به نام جو (نیکولاس کیج) است. او راننده کامیون است و بعد از دست دادن همسرش آدم گوشه گیری شده تا زمانی که با زنی به نام جولی آشنا میشود و…

یک زوج که طلاق گرفته اند 10 سال بعد از فوت پسرشان، بر حسب اتفاق بر اثر عوامل ماورالطبیعه با هم برخورد می کند که این شاید فرصتی باشد که بتوانند دوباره با هم زندگی کنند اما…

پس از مرگ پدر ماریای 13 ساله او یتیم و بی خانه میشود و مجبور میشود تا از خانه پر از تجملشان در لندن مهاجرت کند و پیش عمویش آقای بنجامین زندگی کند. مدتی بعد ماریا خودش را در دنیایی متفاوت می یابد…

داستان درباره پیرمرد ثروتمندی به نام مالرونی است که نوه های خود را به جنگل برای تفریح میبرد که ناگهانی با موجودات کوتوله برخورد میکنند و…

روح کینه‌ توزی برای گرفتن انتقام از شهری که 150 سال قبل بدون محاکمه او را اعدام کردند، به شکل یک پری دندان ظاهر می شود و وارد شهر می‌شود…

 بلیچ ماجراهای پسری دبیرستانی به نام ایچیگو را دنبال می‎کند که توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی پس از برخورد با یک شینیگامی یا روح مرگ به کلی دگرگون می‌شود. او پس از بدست آوردن قدرتی عجیب می‎تواند از شهر کاراکورا در مقابل نیروهای پلید محافظت کند و…

در سال 2245 ، هنگامی که خورشید تمام بشریت را تهدید می‎کند، پنج نفر ماموریت می‎یابند تا به سیاره‎ای سفر کرده و ماده‎ی معدنی کمیابی را به دست آورند تا ستاره‎ی در حال مرگ را نجات دهند. اما 

دکتری به نام پارناسوس در لندن به مردم قول سفر به یک دنیای خیالی را میدهد که توسط ذهن خودش کنترل میشود و داستان هایی را که برای دخترش ولینتنا تعریف میکند تبدیل به واقعیت میشوند…

پسر بچه ی دوازده ساله ای به نام جاش باسکین، در یک کارناوال از ماشین آرزو میخواهد که بزرگ شود. پس از شبی طوفانی، جاش بیدار میشود و خود را یک مرد سی و پنج ساله (هنکس) مییابد…