سربازی از ارتش ینیچری، پس از نبرد وین در سال ۱۶۸۳ در شهر «موئنا» در شمال ایتالیا ساکن میشود و برای حقوق مردم محلی مبارزه میکند.
اکشن
ته جونگِ آرام و خوشبرخورد، به ناحق به جرمی هولناک زندانی میشود. او خیلی زود متوجه میشود که شخصی مرموز به نام یو هان، سقوط او را ترتیب داده است. ته جونگ که از انتقام لبریز شده، تصمیم میگیرد یو هان را به سزای اعمالش برساند.
راب، یک یاغی ساکسون، و ماریان، یک زن اشرافزاده نورمن، پس از فتح نورمنها برای مبارزه با بیعدالتی متحد میشوند. راب رهبری یک گروه شورشی را بر عهده دارد در حالی که ماریان به دربار فاسد نفوذ میکند و هر دو برای عدالت و صلح تلاش میکنند.
کاگامی مارینت را به توکیو میبرد تا به استلارها در شکست دادن یک ابرشرور جدید کمک کند، اما مارینت خیلی زود متوجه میشود که دوستش دلیل دیگری، پنهان و ناگفته، برای این سفر به ژاپن دارد.
نورا، آندریاس و کاپیتان کریس وقتی یک غول خطرناک جدید بیدار میشود، دوباره دست به کار میشوند - و این بار برای از بین بردن آن به کمک بیشتری نیاز دارند.
مردی به یک مسابقهی تلویزیونی میپیوندد که در آن شرکتکنندگان، که اجازه دارند به هر کجای دنیا بروند، توسط "شکارچیانی" که برای کشتنشان استخدام شدهاند، تعقیب میشوند.
مردی برای تخریب خانه خانوادگیاش که در جنگ به قتل رسیدهاند، برمیگردد تا آن را در جای دیگری بسازد. وقتی قاتل، یک فرمانده ارتش سرخ، او را پیدا میکند، تعقیب و گریز وحشیانهای در سراسر کشور آغاز میشود.
پنج دوست که در مرز آمریکا و مکزیک مشغول خرید هستند، با آدمکشهای سیکاریو مواجه میشوند، اما هدف اصلی این مهاجمان در واقع مورسیلاگوس است.
یک کارآفرین موفق و شجاع دل پس از ورشکستگی در فکر شروعی دوباره می باشد.
سارا، رئیس گروه مواد مخدر پلیس تولوز را تعقیب می کند، که مجبور می شود با ریچارد، رئیس پلیس جنایی محلی همکاری کند تا جلوی رفت و آمد بین اسپانیا و فرانسه را بگیرد و قاتل مرتبط با پرونده را پیدا کند.