«خوان مانوئل» (بنخامین ویکونا)، مدیر عامل ثروتمند یک شرکت ساختمانی، پس از دریافت پیوند قلب از مردی فقیر به نام پدرو، تغییر شخصیتی را تجربه میکند. او به محلهی فقیرانهای به نام «ال پروگِرسو» کشیده میشود و بدون اینکه حقیقت را آشکار کند، به زنِ پدرو، «واله» (جولیتا دیاز)، نزدیک میشود و...
مردی ظاهراً معمولی به نام «موس» توسط پلیس دستگیر میشود. در ازای آزادیاش، او مخفیانه به یک باند مواد مخدر نفوذ میکند و یک معامله ساختگی ترتیب میدهد، اما اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد... rnکارگردان تاکشی کیتانو این داستان را در قالب دو فیلم ارائه میدهد: یک اکشن جدی درباره یاکوزا و یک کمدی خودهجویانه از همان داستان. rnسرنوشت «موس» چه خواهد شد؟
در دهه 1980 در پنسیلوانیا، نیت ویلیامز، نوجوانی بیخانمان که در خودروی خود زندگی میکند، به دلیل شرکت در یک سرقت دستگیر میشود. استن دین، معلم مهربان و فداکار مدرسه، تصمیم میگیرد به او کمک کند. او نیت را از زندان آزاد میکند و به او پناه میدهد تا به مدرسه بازگردد و آیندهای بهتر بسازد. اما...
یک افسر ارشد با انتقال به یگان مبارزه با جرم، تحقیقات خود را درباره مرگ دو همکار سابق و ناپدید شدن یکی دیگر آغاز میکند و در این مسیر، به اختلافات تلخ درون نیروی پلیس پی میبرد...
لیو چونهه، مرد جوانی مبتلا به فلج مغزی، بر موانع جسمی و روحی غلبه میکند و در عین حال رویای مادربزرگش را محقق میسازد و هدف زندگیاش را کشف میکند که منجر به تحول و شروعی تازه میشود.
داستان در دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میگذرد و در دو دوره زمانی با پسری که از گذشته جدا شده است به دنبال دختری از گذشته پدرش میگردد تا آرزوی در حال مرگ غول سیگار را برآورده کند.
در جهانی که مجرمان از عدالت فرار میکنند، شهروندان از طریق پیامک به مجازات اعدام رأی میدهند و در صورت موافقت بیش از ۵۰ درصد، این مجازات توسط «ماسک سگ» اجرا میشود.
در یک دنیای پساآخرالزمانی، مردی به نام جان که هیچ خاطرهای از گذشته خود ندارد، فرصتی برای یک زندگی بهتر پیدا میکند، اما به شرطی که بتواند با موفقیت بستهای مرموز را تحویل دهد و…
در دوران استعمار کره به دست ژاپن، عده ای در منطقه گاندو واقع در شمال شرقی چین امروزی جمع شده و برای محافظت از خانه های خود با یکدیگر متحد می شوند. «آواز راهزنان»، بر پلتفرم نتفلیکس عرضه شده است.
دنی دولینسکی، یک قاتل قراردادی سالخورده که در بنبست زندگی گرفتار شده اما برای جلب توجه مدیر جسور یک باشگاه به نام آناتا تلاش میکند، از اینکه شرکت دوباره او را به میدان فرا میخواند، هیجانزده میشود. اما این بار، مأموریتش چیزی جز آموزش ویلبورگ، یک آدمکش جوان از نسل زد با رفتاری سرکش، نیست.
یک داستان عاشقانه پساآخرالزمانی که در آن یک جسم شناور و یک ماهواره به صورت آنلاین با یکدیگر آشنا میشوند و پس از پایان تمدن بشری عاشق هم میشوند...
در سال ۲۰۰۷، در بحبوحه خشکسالی و کمبود آب، دولت ایالت نیوساوت ولز از برنامههایی برای بهرهبرداری و بازیافت میلیونها لیتر آب محبوس شده در شبکهای از تونلهای متروکه قطار درست در زیر قلب سیدنی رونمایی کرد. با این حال، دولت ناگهان از اجرای این طرح منصرف شد و دلیل آن علنی نشد. صحبتهایی در مورد ناپدید شدن افراد بیخانمانی که از تونل به عنوان سرپناه استفاده میکردند، وجود دارد، در حالی که دولت اعلام کرده است که هیچ فرد بیخانمانی در آنجا وجود ندارد. این موضوع و سکوت مقامات و وزرا، باعث میشود روزنامهنگاری به نام ناتاشا تحقیقاتی را در مورد لاپوشانی دولت آغاز کند. او و تیمش پیت (تهیهکننده)، استیو (فیلمبردار) و تنگلز (تکنسین صدا) تصمیم میگیرند داستان را در تونل بررسی کنند.
کارل دنهام، فیلمساز ماجراجو، تصمیم میگیرد فیلمی بسازد که دنیا تا به حال ندیده است. او به همراه بازیگر نقش اول فیلم، آن دارو، و دوست صمیمیاش، جک دریسکول، به جزیرهای میرسند و موجودی افسانهای را کشف میکنند که گفته میشود نه حیوان است و نه انسان. دنهام این هیولا را به تصویر میکشد تا در برادوی به عنوان کینگ کونگ، هشتمین شگفتی جهان، به نمایش بگذارد.