فیلم

لندن، اوايل قرن بيستم. آشنايي نويسنده اي به نام «جيم بري» (دپ) با زني بيوه به نام «سيلويا» (وينسلت) و فرزندانش منجر به خلق نمايش نامه ي «پيتر پن» مي شود...

یک جستجوگر گنج در آستانه رسیدن به یک گنجینه افسانه‌ای است که چندین قرن مخفی مانده. اما یکی از هم دستانش به او خیانت می کند و سعی دارد زودتر از او به گنج برسد.

مردی که به تازگی از همسرش جدا شده، سعی می کند به تنهایی از پسرش مراقبت کند، در حالی که باید در دادگاه هم برای گرفتن سرپرستی او بجنگد.

فاجعه به سراغ زوجی که برای تعطیلات در صحرای مراکش قرار دارند می رود. فیلم داستان به هم پیوسته چهار خانواده مختلف را روایت می کند...

دو بچه به نام هاي «جودي» (دانست) و «پيتر» (پيرس) بازي سحرآميزي را در خانه اي متروکه پيدا مي کنند و مشغول بازي مي شوند. ناگهان «آلن» (ويليامز)؛ مرد بالغي که وقتي دوازده ساله بوده اين باي را کرده و از آن موقع تا به حال در آن گير کرده است، از داخل آن بيرون مي آيد. تنها اميد رهايي «آلن» اين است که بتواند بازي را تمام کند.

ریموند گریگوریوس، پروفسوری سوییسی است که درس و زندگی خود را رها می کند تا به سفری ماجرایی برود و در آن بیشتر به نفس خود نزدیک شود …

جک کرافورد مامور FBI بعد از کشته شدن همکارش تام واین و خانواده اش به دست بدنام ترین قاتل دنیای تبهکاران آسیا به نام روگ، قسم می خورد تا انتقام قتل وی را بگیرد...

دوست خوش خوش قلب، اما به شدت احمق، به نام‌های «هری» (جف دنیلز) و «لوید» (جیم کری) تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند، ولی آیا موفق می شوند کیف را به صاحبش برسانند؟

جیم در نیویورک همراه با خانوداه خود زندگی خوب و عادی دارد ناگهان اقصاد کشور نابود میشود جیم همه زندگی اش را از دست میدهد...

لس آنجلس، آينده اي نزديک. آواره اي (پايپر) تنها وارد شهر مي شود و خود را با جامعه اي مصرفي و به شدت طبقاتي روبه رو مي يابد که در آن مخلوقاتي بيگانه با قيافه ي مبدل انساني، از طريق هدايت وسايل ارتباط جمعي، به ويژه ايستگاهي تلويزيوني که مانع درک بهتر عامه مي شود، کنترل همه چيز را به دست دارند...