A.J. همسر فیکری مرده است، کتابفروشی او دچار مشکل شده است و اکنون نسخه کمیاب اشعار پو دزدیده شده است. با این حال، هنگامی که یک بسته مرموز ظاهر می شود، ورود آن به او این فرصت را می دهد که زندگی خود را از نو شروع کند و همه چیز را دوباره ببیند.
فیلم
گروهی از دوستان در یک خانه تعطیلات در کنار دریای بالتیک که در آن با آتش گرفتن جنگل خشک اطراف آنها احساسات اوج می گیرد.
تام نیکولز یک کارآگاه سرسخت نیوانگلند است که در تعقیب پروندهای که در آن هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد نیست و شروع به از بین بردن توهمات زندگی خود میکند، ناامید است.
زنی پس از سفر به یونان برای دیدار خانوادگی، سعی می کند دوستان دوران کودکی پدر مرحومش را پیدا کند.
امیلی را دنبال می کند که او پس از از دست دادن بینایی خود و گارث، یک سگ راهنما بالقوه که با آموزش خود مبارزه می کند، برای کنار آمدن با واقعیت جدید خود تلاش می کند. هر دو با کمی کمک در انتقال مهم خود پیشرفت می کنند.
قدرت های پسااستعماری در هند تصمیم گرفتند از این موقعیت استفاده کنند و به سرکوب مستضعفان ادامه دهند.
اسرای بریتانیایی مجبور می شوند برای اسیر ژاپنی خود در برمه اشغالی یک پل راه آهن بر روی رودخانه کوای بسازند، بدون اینکه بدانند نیروهای متفقین در حال برنامه ریزی یک حمله متهورانه کماندویی از طریق جنگل برای نابودی آن هستند.
زوجی بدون فرزند جعبهای را در حیاط خانه خود دفن میکنند که تمام آرزوهایشان برای یک نوزاد در آن وجود دارد. به زودی، یک کودک متولد می شود، اگرچه تیموتی گرین تنها چیزی نیست که ظاهر می شود.
هنگامی که اشلی و دختر جوانش سارا در یک کار جنایی که زندگی آنها را به خطر می اندازد گرفتار می شوند، او به پدری که از او دور شده است مت، که در حال حاضر زندگی یک ادم بازنشسته ساحلی در جزایر کیمن را می گذراند، روی می آورد.
امیلی یانگ، یک سالمند، میخواهد به عنوان رئیس انجمن خود انتخاب شود. او تنبلی بامزه را قبول میکند و فکر میکند که میتواند به طلسم جدید تبدیل شود و به او کمک کند تا برنده شود، تا زمانی که یک رشته مرگبار تنبل را به عنوان مظنون اصلی قتلها درگیر میکند.
درون یک معدن طلای متروکه، موجودی مرموز ماوراء الطبیعه در کمین است که توسط یک شمن بومی آمریکایی در سنین پیش برای دفاع از قبیله خود فریب خورده است. این فانتوم افسانه ای می تواند در بدن ظاهر شود و مانند هر کسی ظاهر شود. اجداد غربی قدیمی لوک آن را در معدن به دام انداختند، اما از آن زمان تا کنون فرزندان آنها را شکار کرده و باعث دیوانه شدن آنها شده است. حالا خواهرزاده لوک، پونی، با "نفرین خانواده" پایین آمده است. او معتقد است که با درمان مناسب روانپزشکی می تواند یک زندگی عادی داشته باشد، اما باید فورا برای داروهای گران قیمت پول دربیاورد. با کمک یک زوج دوست، لوک به معدن متروک وسترن می رود تا شانس خود را امتحان کند. همانطور که او متوجه می شود داستان های ارواح واقعی هستند، او متوجه می شود که باید با روح شیطانی قبل از اینکه ذهنش را تسخیر کند مقابله کند.