زندگی ادم هابردار زمانی که مجبور می شود پس از شکست در یک عملیات مهم پلیس را ترک کند، مسیری کاملاً متفاوت به خود می گیرد. ادم با تعقیب باندی که باعث شد کارش را رها کند، مجبور است یک رستوران مرغ را تصاحب کند تا باند را تعقیب کند.
ترکیه
داستان آزراء مانند یک افسانه آغاز میشود، اما زندگیاش خیلی زود به کابوسی هولناک بدل میگردد. او به عنوان عروس خانواده کاراصلان، ظاهراً زندگیای بینقص دارد، اما در پشت این شکوه و جلال، رازهایی تاریک پنهان شدهاند. آزراء در حالی که میکوشد…
فریت در دنیایی تاریک و پر از جرم و انتقام، زندگیای را که همیشه آرزویش را داشت میسازد. اما این مسیر پر از فداکاری است. معصومیت کودکانهاش را پشت سر میگذارد تا تبدیل به کسی شود که همیشه میخواست باشد. برای رسیدن به هدفش، هر چیزی را فدای قدرت و جاهطلبی میکند.
سربازی از ارتش ینیچری، پس از نبرد وین در سال ۱۶۸۳ در شهر «موئنا» در شمال ایتالیا ساکن میشود و برای حقوق مردم محلی مبارزه میکند.
پس از گذراندن دوران زندان بهخاطر جرم برادرش، مردی با احتیاط دوباره به خانوادهاش میپیوندد و در پیوندی سرنوشتساز با برادرزادهاش، امید و التیام را بازمییابد.
سلیم که با طلاق روبروست، متوجه میشود که همسرش میرا به بیماری لاعلاجی مبتلاست و برای بازگرداندن او تلاش میکند. اما با آشکار شدن عشق و رازهای گذشته، پیوند شکننده آنها بین عشق، وفاداری و فرصتهای دوباره آزمایش میشود.
یک زوج استانبولی در روستایی نزدیک دریای اژه ساکن می شوند تا زندگی جدید و آرامی را آغاز کنند؛ اما طولی نمی کشد که متوجه می شوند دشمنان زیادی در این روستا دارند.
یک زن خانهدار بیوه برای تکمیل تحصیلاتش به دانشگاه بازمیگردد و سفری را آغاز میکند که به زندگیاش معنای تازهای میبخشد.
وقتی یک خدمتکار فروتن با یک جراح ثروتمند سر راه هم قرار میگیرند، جرقههای عشق میانشان شعلهور میشود؛ اما حقیقتی ویرانگر رابطهشان را به چالش میکشد.
یک مرد و زن جوان با پیشینههای بسیار متفاوت عاشق هم میشوند، اما رابطهشان با موانعی از سوی گذشتهی آشفتهی مرد و والدین بیش از حد مراقب زن روبرو میشود.