در جنگلهای خائنانه و باتلاقی که به اصطلاح «مرز سبز» بین بلاروس و لهستان را تشکیل میدهند، پناهندگانی از خاورمیانه و آفریقا که تلاش میکنند به اتحادیه اروپا برسند در یک بحران ژئوپلیتیکی گرفتار میشوند که توسط دیکتاتور بلاروس الکساندر لوکاشنکو طراحی شده است. در تلاش برای تحریک اروپا، پناهجویان با تبلیغاتی که وعده عبور آسان به اتحادیه اروپا را می دهند، به سمت مرز فریب می شوند. گروهای این جنگ پنهان، زندگی جولیا، یک فعال تازه کار که زندگی راحت خود را رها کرده است، جان، یک مرزبان جوان و یک خانواده سوری در هم تنیده شده است.
درام
فیلم داستان یک افسر بخش جرایم مالی است که با وجود ابتلا به نوعی فراموشی، با گوش دادن به دیدگاههای مختلف درباره گذشته خود و اینکه چگونه به بیمارستان آمده، پرونده یک کلاهبرداری را حل میکند و ...
فیلم چانگ میتونه دانک بزنه 2023 در مورد نوجوانی آسیایی ، آمریکایی است که علاقهی شدیدی به ورزش بسکتبال دارد. او بسیار تمرین میکند تا بتواند توپ را وارد سبد کند و دختری را که دوست دارد را به دست آورد، اما در نهایت بیشتر درباره خودش، بهترین دوستانش و مادرش یاد میگیرد...
زنی به نام جین دختر کوچکش را در یک کمپ تابستانی رها کرده و از زندگی روزمره خود دور میشود تا یک سفر جادهای هیجان انگیز را تجربه کند. در این میان او با موانع، ارتباطات و همچنین لحظات غیرمنتظره بسیاری روبرو شده و…
در یک مجتمع مسکونی، زندگی آرام گروهی از خانوادهها و دوستان با ورود مستأجری مرموز، به کلی دگرگون میشود. حضور او رازهایی را آشکار میکند که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
لحظهای از بیاختیاری، "گائو ژیلی" را به فردی خانهنشین تبدیل میکند، اما هرگز انتظار نداشت که زندگیاش مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گیرد. مجموعهای از تغییرات او را وادار میکند تا مسئولیتهایش بهعنوان سرپرست خانواده را بپذیرد. وقتی بار سنگین زندگی بر دوشش میافتد، باید با خود روبهرو شود و زندگی تازهای را آغاز کند.
اما شغلی بهعنوان مراقب یک زن سالخورده و فراموشکار قبول میکند. اتفاقات عجیبی در خانه شروع به رخ دادن میکند. آنچه اما نمیداند این است که خانه یک راز ترسناک را پنهان کرده است.
مت مورداک موکل جدیدی میپذیرد که فراتر از آن چیزی است که نشان میدهد. فیسک قدرت تصویرسازی و ظاهر را درک میکند.
میکی و ترومن با دنبال کردن یک سرنخ جدید به یکدیگر نزدیکتر میشوند؛ اما یک قربانی تازه، پرونده را پیچیدهتر میکند.
زمانی که برایان اپستین در نوامبر ۱۹۶۱ وارد کلوب کاورن شد تا اجرای بیتلز را تماشا کند، چیزی را دید که هیچکس دیگر ندیده بود — درخششی از طلا. برایانی که همیشه آراسته لباس میپوشید و با وقار سخن میگفت، شاید در ظاهر چندان انقلابی به نظر نمیرسید — اما او که یهودی بود، گرایش جنسیاش را پنهان میکرد و به عنوان یک فرد طردشده بزرگ شده بود که تقریباً در همه چیز شکست خورده بود، در ۲۶ سالگی چیزی برای اثبات کردن داشت و میخواست تمام قواعد بازی را به هم بزند.