200 سال پس از مرگش، الن ریپلی به عنوان یک کلون هیبریدی قدرتمند انسان/بیگانه احیا می شود. همراه با خدمه دزدان دریایی فضایی، او باید دوباره با بیگانگان مرگبار مبارزه کند و مانع رسیدن آنها به زمین شود.
چهار هفته پس از انتشار یک ویروس مرموز و لاعلاج در سراسر انگلستان ، تعداد انگشت شماری از بازماندگان تلاش می کنند تا پناهگاهی پیدا کنند و از آن آشفتگی جان سالم به در ببرند. در این حین...
هنگامی که سرهنگ ضد جهش یافته ویلیام استرایکر پروفسور X را می رباید و به مدرسه او حمله می کند، مردان ایکس باید با دشمن اصلی خود مگنیتو متحد شوند تا او را متوقف کنند.
دولت بشری درمانی برای جهشها ایجاد میکند و ژان گری تبدیل به یک شخصیت تاریکتر غیرقابل کنترل به نام ققنوس میشود که با مگنیتو متحد میشود و باعث تشدید تنش به نبردی همهجانبه برای مردان ایکس میشود.
یک جراح مغز و اعصاب که در یک حلقه زمان گیر کرده است سعی می کند همسر خود را از کشته شدن توسط یک مرد مرموز نجات دهد.
در دهه 1960، انسانهای ابرقدرت چارلز خاویر و اریک لنشر با هم کار میکنند تا افراد دیگری مانند آنها را بیابند، اما تعقیب انتقامجویانه اریک از یک جهش یافته جاهطلب که زندگی او را ویران کرد باعث ایجاد شکافی بین آنها میشود.
در یک دنیای پسا آخرالزمانی که توسط یک قیام خشونت آمیز اندروید تکان می خورد، یک زن باردار جوان و دوست پسرش ناامیدانه به دنبال امنیت هستند.
گروهی از ساکنان حومه شهر وقتی که یک شورش اندروید باعث می شود ربات های خانگی خوش نیت آنها را برای امنیت خودشان قفل کنند، در کنار هم قرار می گیرند.
در بهشت تخیلی کالج «دانشگاه Miskatonic» در آرکام، ماساچوست، جایی که انواع وقایع خارقالعاده و غیردنیایی در افسانههای لاوکرافت شناخته شدهاند، Tillinghast ماشینی به نام “Resonator” می سازد. دستگاه اجازه می دهد تا…
گروهی از دوستان قدیمی دستگاهی به ظاهر بی ضرر را کشف می کنند که به آنها امکان می دهد زمان را به عقب برگردانند، اما بدون عواقب.
وقتی دوست پسر ناتالی به قتل می رسد، او ماشینی می سازد تا با تغییر خاطرات خود گذشته را تغییر دهد. یک مامور اف بی آی، خواهرش و درمانگرش همگی سعی می کنند قبل از اینکه به خودش صدمه بزند جلوی او را بگیرند، اما فایده ای ندارد. او هر کاری را انجام می دهد ...
انسان ها با تغییرات و جهش های جدید، خود را با یک محیط مصنوعی سازگار می کنند. سائول تنسر، هنرمند اجرایی مشهور همراه با شریک خود کاپریس، دگردیسی اندام های خود را در اجراهای آوانگارد به طور عمومی به نمایش می گذارد.
در آینده ای نزدیک، سوفیا یک سرباز مجروح، متوجه می شود که مرکز پزشکی که در آن مستقر شده است برای بهبودی او و سرباز همکارش نیست، بلکه چیزی بسیار فریبنده است - بنابراین او تصمیم می گیرد تا هدف واقعی هارمونی را کشف کند.