کامران پسری 12 ساله است که درمییابد جدش در قرن 11 ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر ایرانی، عمر خیام بوده است.
فارسی
وقایع فیلم در دهه 1980 در شهر تهران جریان دارد. فیلم ماجرای مادر جوانی به نام شیده و دختر خردسال او درسا میباشد که در غیاب پدر خانواده که پزشک جبهه جنگ است، خانهشان مورد تسخیر یک نیروی شیطانی قرار میگیرد و آنها را وحشت زده میکند...
اسد، بزرگ مالک و سرمایه دار روستا، دهقانی به نام کاک خان را زیر فشار قرار میدهد تا زمینش را برای احداث جاده کارخانه به او و اگذار کند. کاک خان امتناع میکند و …
موقع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط ارتش متفقین دکتر راستان برای مداوای شوهر خواهر خود به ایل قشقایی میرود. در آن جا با امیر هوشنگ، از بزرگان ایل و یاغی گری های قباد و دسته اش آشنا میشود. او به شیراز باز میگردد. برادر کوچکش، علی، سر کردهٔ اشرار شهر را از پا درآورده است و…
جیب بری دزدی می کند و هر کاری می کند تا آنقدر پول داشته باشد که بتواند با عشقش ازدواج کند. او در نهایت به مقداری پول می رسد که باعث می شود تصمیماتی بگیرد...
ریحانه شوهرش را رها میکند و به خانه پدری میآید، اما برادرش که مشکل مالی دارد میخواهد او را ترک کند. او می خواهد او را مجبور به ازدواج دیگری کند اما او به خانه خواهرش می رود. اما مشکلات در آنجا نیز در انتظار اوست.
پسری هشت ساله باید دفتر دوستش را که اشتباهاً برداشته به وی بازگرداند تا از اخراج شدنش از مدرسه جلوگیری کند و ...
در جریان جنگ ایران و عراق، گروهی از سربازان ایرانی توسط ارتش عراق محاصره می شوند. چهار سرباز برای دریافت کمک انتخاب میشوند، اما تنها یکی از آنها میتواند از خطوط دشمن عبور کند.
«افسانه یک آه» داستانی تخیلی است که به بررسی سختیها و نقاط قوت زنان در ایران میپردازد. بر اساس اساطیر آذربایجان، زمانی شروع می شود که زنی به طور اتفاقی موجودی عرفانی را با نیروی آه خود فرا می خواند. سپس این موجود زندگی چهار زن با پیشینههای اجتماعی مختلف را به او نشان میدهد که هر کدام از آنها بدتر از او هستند، اما همچنان زندگی میکنند.
دکتر شکیبه موید، متخصص زنان و زایمان باتجربه و ماهر، ده سال پس از زندگی زناشویی و همسرش، طراح پارچه، از لذت فرزندآوری محروم میشوند. دکتر موید به عنوان آخرین راه حل برای نجات ازدواجشان، دختری را به فرزندی قبول می کند و یتیم می کند، اما شوهرش نمی تواند او را به عنوان عضوی از خانواده بپذیرد. دختر را به یتیم خانه برگردانند... همه را بخوانید
فیلم داستان مردی افغان به نام نسیم است که برای تامین هزینه بیمارستان همسرش کاری پیدا نمیکند و سرانجام سوژه یک شرطبندی درباره توانایی او برای رکاب زدن دوچرخه میشود...
امیر علیرغم شرایط خطرناک جنگ ایران و عراق بر برگزاری مراسم عروسی اصرار دارد.
مادر لیلا و بهرام می خواهد وام بگیرد تا برای فرزندانش خانه ای بخرد. اما پیرزن شرور پسرش گنجو را می فرستد تا پول را بدزدد. بچه ها تصمیم می گیرند عروسک هایشان را بفروشند تا دوباره پول خرید خانه را جمع کنند اما گنجو این بار عروسک ها را هم می دزدد. آنها به دنبال گنجو می روند و او را تا خانه اش تعقیب می کنند اما او آنها را به دام انداخت. عروسک ها برای نجات عجله دارند... همه را بخوانید