داستان حول قهرمانان زیر صفر می چرخد: یک ماموت پشمالو ، یک ببر دندان شمشیری ، یک تنبل و ترکیبی ماقبل تاریخی از یک سنجاب و موش ، معروف به اسکرات.
در سال 1221 مرد جوانی در مسیر تبدیل شدن به سنت فرانسیس آسیزی قرار می گیرد. هزار سال بعد یک معمار باید برای یک میلیاردر در حال مرگ مقبره بسازد. زندگی این مردان که با تاریخ جدا شده اند، برای همیشه با یک بیماری همه گیر تغییر خواهد کرد…
یک افسر انگلیسی درست قبل از جنگ از سمت خود استعفا می دهد و متعاقباً چهار پر سفید از دوستان و نامزدش به عنوان نمادی از آنچه آنها معتقدند نامردی او است دریافت می کند.
داستان ساختگی در مورد دو انقلابی افسانه ای و سفر آنها به دور از خانه قبل از شروع جنگ برای کشورشان در دهه 1920.
آلن و ماری به خانه رویاهای خود در حومه شهر نقل مکان کردند. اما مشاور املاک به آنها هشدار داد: آنچه در زیرزمین است ممکن است زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد.
این فیلم یک فیلم ترسناک اکشن است که یک قاتل زنجیرهای ماوراء طبیعی را بر اساس اسطورههای پیش از کلمبیا در شکار انتقام در کلان شهر سائوپائولو به تصویر میکشد.
زندگی سه غریبه ناگزیر درگیر اتفاقات و درگیری هایی می شود که هیچکدام برای آن آماده نیستند....
یک گوژپشت خیابانی مهربان و یک وزیر بزرگ تشنه قدرت برای یافتن چراغ جادویی که این قدرت را دارد که عمیق ترین آرزوهای آنها را برآورده کند، رقابت می کنند.
در روزهای رو به پایان جنگ داخلی آمریکا، یک سرباز زخمی سفری خطرناک را آغاز می کند تا به خانه خود در کوهستان سرد، کارولینای شمالی بازگردد تا با معشوق خود متحد شود.
یک دانش آموز دبیرستانی مبتلا به فراموشی سعی می کند آنچه را که برای او اتفاق افتاده را کشف کند. همه او را به مشکلات عمیق تر می کشاند و در نهایت تاریکی ای را آشکار می سازد که نمی توانست تصورش را هم بکند.
خلاصه داستان : در سال 1890 میلادی روایت شده و در مورد یک زن انگلیسی به نام کورنلیا لاک (با بازی امیلی بلانت) است که به دنبال انتقام از مردی که او را مسئول مرگ پسرش میداند، به غرب سفر میکند. در این میان او با یک سواره نظام سابق به نام الی ویپ (چاسک اسپنسر) روبرو شده و…
مردی در بیمارستانی بیدار می شود که هیچ خاطره ای ندارد و به سرعت خود را در حال فرار در بیمارستانی در بسته با کارتل در دم می بیند. او تلاش می کند تا هویت واقعی خود را به شرورترین راه پیدا کند.
کاخی کشتی گیر گرجستانی به بروکلین سفر می کند تا پسرش را از بدهی قمار نجات دهد.