فیلم تو سریال

يک خانواده آمريکایی بعد از ساکن شدن در خانه جديدشان در کشوری ديگر خيلی زود خود را وسط کودتا می يابند و بعد به هر دری می زنند تا از محيطی که در آن خارجی ها را اعدام می کنند فرار کنند...

زمانی که کُره در سال ۱۹۳۳ توسط ارتش ژاپن تسخیر شد، اهالی این کشور تصمیم به قتل فرمانده ژاپنی گرفتند. اما نقشه آنها توسط یک خائن لو رفت و...

داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام “هیو گلس” (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در می‌برد و ۳۵۰ مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد.

یک گروه از Ultramarines به تماس مهمی که از قصر شاهنشاهی جهانی دریافت کرده اند پاسخ میدهند. گروهی از امپراتوری در آنجا مستقر شده بودند اما هیچ پاسخی از آنها دریافت نشد. این گروه می کوشند که پی ببرند در آنجا چه اتفاقی افتاده است...

هفت کوتوله ی شجاع و مهربان راهیِ سفری ماجراجویانه می شوند تا مرد جوانی را به نام جک نجات دهند...

پاندای کنگ فو کار در ادامه ماجراجویی هایش باید با دو چالش بزرگ، اما متفاوت رو برو شود: یکی رویارویی با پدر واقعی اش، و دیگری مقابله با یک رقیب شکست ناپذیر.

ذهن روانشناسی به نام پیتر باوئر هنگامی که می فهمد همه ی بیمارانش در واقع خیالی و ارواح بوده اند، دچار آشفتگی می‌ شود و...

یک نوجوان آمریکایی که عاشق کنگ فو است، برای یافتن جوابی برای کنجکاوی هایش به چین سفر می کند. در آنجا او به گروهی از جنگجویان رزمی ملحق می شود تا...

ناتان پرایس ( تیلور لاوتنر ) پسر جوانی است که مدتهاست احساس می کند در کالبد فرد دیگر در حال زندگی است و خودش نیست. این احساس زمانی رنگ حقیقت به خود می گیرد که وی با عکسی از دوران بچگی اش روبرو می شود و متوجه این موضوع تلخ می شود که خانواده واقعی او آن کسانی نبوده اند که وی تاکنون فکر می کرده. به همین دلیل ناتان شروع به یافتن خانواده واقعی خود می کند اما او به دلائل نامعلومی تحت تعقیب عده ای مزدور سازمان یافته قرار می گیرد و...

در پی يک تراژدی خانوادگی، نويسنده مشتاقی بين انتخاب عشق دوران کودکی‌اش و اغواگری بيگانه ای مرموز مُردد می‌ماند. او که سعی می‌کند از دست ارواح گذشته‌اش فرار کند، مدام به خانه ای که نفس می‌کشد، خونريزی می‌کند.... و خاطراتی را به يادش می‌آورد فکر می‌کند.

داستان «عطش مبارزه » در آینده رخ می دهد. در این زمان حکومتی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان ۱۲ منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، از هر منطقه پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبای شان از منطقه های دیگر مبارزه کنند، در حالی که کل مراحل مبارزه از تلوزیون برای مردم پخش شده و در نهایت کسی برنده می شود که تنها فرد زنده مانده در این رقابت باشد. «کتنیس اوردین» داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آن‌ها برگزیده شده، به مبارزه برود.

سه جوان در جستجوی سرزمین موعود می باشند تا بتوانند جامعه خود را از گرسنگی نجات دهند.

الیوت داستان وحشتناکی را تعریف می کند که باعث ترسیدن بووگ می شود. بووگ از کمپ تابستانی بیرون می رود و می گوید تا زمانی که افسانه ای که الیوت درباره اش گفته از بین نرود، به کمپ باز نمی گردد. الیوت که مصمم است به بووگ کمک کند، با همکاری دیگر حیوانات جنگل کاری می کنند ترس او بریزد و...