یک راهب که در ارتش هند بریتانیا خدمت می کند به اروپا اعزام می شود تا در جنگ جهانی اول بجنگد.
2018
یک دانشآموز دبیرستانی گوشهگیر به نام هاروکی متوجه میشود که یکی از همکلاسیهایش به نام ساکورا یامائوچی از یک بیماری لاعلاج رنج میبرد. حال این راز هاروکی و ساکورا را به هم نزدیک میکند و…
یک مرد تلاش می کند از یک پارکینگ مسقف خارج شود، اما چیزی مانع او می شود و...
در ماجرایی که سراسر کشور را مجذوب خود کرد و سازمانهای حقوق بشری در سراسر جهان را به اعتراض واداشت، بهدلیل صدور حکم اعدام برای متهم، داستانی روایت میشود درباره وسوسه ثروت، قدرت، جوانی ابدی، زیبایی و خونی که باید برای رسیدن به آنها ریخته شود.
مادری مجرد، ساعتهای طولانی در روز کار میکند تا بتواند دختر بیمار خود را در بیمارستان نگه دارد. روزی، مردی مرموز به درِ خانهاش میآید و به او پیشنهاد میدهد که در ازای مبلغی قابلتوجه، در ترجمهی یک کتاب باستانی همکاری کند.
یک استاد جوان دانشگاه و همسر باردارش، ناخواسته موجودی شرور با نیتهای مرگبار را آزاد میکنند.
بهمن ( بهرام رادان) و احد (محسن کیایی ) تولیدی ورشکستهای در پلاسکو دارند و از دست طلبکاران و اهالی پلاسکو فراریاند....
دربارهی پرندهای پا دراز است که بر فراز دریاچهای در حال پرواز هست و چند ماهی شکار می کند. او یک ماهی نارنجی درخشان را میبیند و تلاش بیهودهای میکند تا او را شکار کند. صبح روز بعد او دوباره ماهی را تحت نظر میگیرد اما این بار مهارت عجیب ماهی در خلق رنگینکمان توجه او را جلب میکند و…
حسن خشمگین است. مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. شیوا مهاجر، ستاره محبوبش صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش گلی، دیگر عاشقش نیست. دخترش آلما، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش جیران، پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی به نام آنی، او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است، اما حسن را نادیده گرفته. حسن رنجیدهاست: آیا او مهمترین فیلمساز این شهر نیست؟ پس چرا قاتل تحویلش نمیگیرد؟ هنگامی که نام حسن به عنوان مظنون اصلی پرونده قتلها در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، اوضاع دیگر غیرقابل تحمل میشود. حالا حسن ناچار است برای اعاده حیثیتش نقشهٔ هوشمندانهای بکشد…
شاهین، شکور و شهروز سه برادر هستند که در یک حلبی آباد زندگی می کنند. شکور که برادر بزرگتر است سردسته باند مواد مخدر می باشد. این باند علاوه بر تولید مواد مخدر با دادن مکان زندگی برای کودکان بی سرپرست آنها را برای عضویت در این باند آماده می کند. پلیس ها به مخفیگاه این گروه حمله کرده و شکور را دستگیر می کنند و این موقعیت مناسبی برای شاهین می باشد که سرپرست جدید این باند مواد مخدر باشد.
پاستاریونی داستان غذاهاست. فیلم با بریانی اصفهانی ها شروع می شود و کوشان وقتی رستوران پدرش در تهران را ورشکسته می بیند، قصد میکند که یک بریانی به جای رستوران فست فود پدرش در تهران را باز کند. رستورانی که به دلیل یک رقیب بسیار قدرتمند و مجلل در آن گوشه خیابان، پاستا دا پیتزا، رونق خود را از دست داده است و…
خسرو مرد ثروتمندی است که هنوز ازدواج نکرده، زیرا از زنان متنفر است. اما وقتی دوستش یک فروشنده به نام سهیلا را میآورد تا نقش ساختگیای بازی کند، این بار عاشق او میشود.
این فیلم عاشقانه کمدی , برپایه یک فروشنده برتر جهانی است ! که راچل برای دیدن خانواده دوست پسرش از نیویوک به سنگاپور میرود …