یک نوازنده که از بیخوابی رنج میبرد، وارد سفری اسرارآمیز با غریبهای میشود که کمکم پرده از راز هستیاش برمیدارد.
فیلم
در روزهای پرالتهاب بهار پراگ ۱۹۶۸، گروهی از خبرنگاران رادیو چکسلواکی نهتنها شغل خود، بلکه جانشان را به خطر میاندازند تا در میان ناآرامیهای ملی و منطقهای، اخبار مستقل را منتشر کنند. دو برادر یتیم، توماش و پایا، در این مبارزه برای آزادی گرفتار میشوند.
نیک یک کشف فرازمینی انجام می دهد که تصمیم می گیرد همسرش را از بیماری لاعلاجش درمان کند.
چارلز دیکنز برای پسر کوچکش والتر، بزرگترین داستانی که تا به حال گفته شده را تعریف میکند و آنچه که به عنوان یک داستان قبل از خواب شروع میشود، به سفری دگرگونکننده در زندگی تبدیل میشود. پسرک از طریق تخیل زنده، در کنار عیسی قدم میزند، شاهد معجزات او میشود، با آزمایشهای او روبرو میشود و فداکاری نهایی او را درک میکند.
در بیابانی خشک و متروکه، دربان منزوی پناهگاهی به زنی مرموز که از گذشتهای تاریک فرار میکند، میدهد و این ماجرا باعث آشکار شدن رازها و فروپاشی واقعیتها میشود.
سه کودک یک بارانی جادویی پیدا میکنند که آنها را به درون بدن صاحبش، یک جادوگر نفرینشده، منتقل میکند. در حالی که یک ساحره خشمگین در تعقیب آنهاست، باید راز این بارانی را کشف کرده و نفرینش را پیش از آنکه خیلی دیر شود، باطل کنند.
جرمی چو نوجوانی بینقص به نظر میرسد؛ بااستعداد است، نمرات عالی دارد، خانوادهای مرفه دارد و در یک مدرسه خصوصی معتبر در واشنگتن، دی.سی. تحصیل میکند. حداقل این چیزی است که دیگران میبینند. اما پس از آنکه برادر دوقلویش را در یک تیراندازی جمعی از دست میدهد، تصمیم میگیرد خودش دست به کار شود. او یک معلم را گروگان میگیرد و قصد دارد به آمریکا درسی بدهد که هرگز فراموش نکند.
یک سال پس از ناپدید شدن مرموز خواهرش ملانی، «کلاور» و دوستانش برای یافتن پاسخها راهی درهای دورافتاده میشوند؛ همانجایی که ملانی ناپدید شده بود. آنها در حین جستوجو در یک مرکز بازدیدکنندگان متروکه، با یک قاتل نقابدار روبهرو میشوند که یکییکی به طرز وحشتناکی آنها را به قتل میرساند.
سانجای "سکندر" راجکوت، پادشاه راجکوت، پس از درگیری با پسر وزیر راکش پرادان، به هدفی برای وزیر تبدیل میشود.
شیائو جیانفنگ قربانی پاپوش شد و به مدت 25 سال در زندان خارج از کشور بود، او پس از آزادی نتوانست همسر و پسرش را پیدا کند، فردی مرموز در ازای دادن اطلاعات از او خواست دخترش را نجات دهد.
یک دکتر باروری که کاملاً به چرخه مرگ و زندگی ایمان دارد پس از آنکه متوجه رفتار عجیب دختر جوانش میشود، باید با چالشهای پیش رو مواجه شود و...
در حالی که سولیمان در خیابانهای پاریس رکاب میزند تا غذا تحویل دهد، بارها داستان خود را مرور میکند. او تنها دو روز فرصت دارد تا در مصاحبهٔ درخواست پناهندگیاش شرکت کند—مصاحبهای که کلید دریافت مدارکش است. اما سولیمان هنوز آماده نیست.
جاش مککال، مردی متاهل و پدر یک پسر خردسال، به همراه خانوادهاش به خانهای در حومه شهر نقل مکان میکند. در شب اول اقامتشان، یک تصادف مرگبار در پیچ تندی در مقابل خانه رخ میدهد. این حادثه آغازگر زنجیرهای از تصادفات مشابه است که جاش را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد...