هایدی ویکس (اریکا سرا) و بچه هایش آنی و گرت (جولیت هاوک و لوگان پیرس) که تازه وارد شهر شده اند، یک رمز و راز کریسمس را در خانه تاریخی خود کشف می کنند. دستکار و تاریخدان محلی دیوید (ویکتور وبستر) در این راه کمک میکند.
فیلم
یک مرد جوان سابق، آزادی تازه یافته خود را به خطر می اندازد تا دختر هم زندانی خود را که از هم جدا شده است، بیابد، و ناآگاهانه شیطانی را از گذشته خود مستقیماً به آستان او می آورد.
یک فوتبالیست جوان شگفتانگیز از روستای کوئینزتاون باید با بازگشت پدر شسته و رفته و طرفدار فوتبال خود روبرو شود و بین موفقیت تیمش و رویاهای خود انتخاب کند. همه اینها و بیشتر
چهار دوست از روستایی در پنجاب رویای مشترکی دارند: رفتن به انگلستان. مشکل آنها این است که نه ویزا دارند و نه بلیط. یک سرباز قول می دهد که آنها را به سرزمین رویاهایشان ببرد.
پس از پایان شورش جمعه سیاه با تراژدی، یک قاتل مرموز با الهام از شکرگزاری پلیموث، ماساچوست - زادگاه تعطیلات بدنام - را به وحشت می اندازد.
یک رمان نویس بدخلق قول انتقام می گیرد وقتی همسایه ثروتمندش یک عمارت بزرگ وحشتناک در همسایگی می سازد.
این فیلم با الهام از داستان سرکان بایرام نماینده مجلس، مبارزه یک فرد معلول را روایت می کند.
کارآگاه یوجی کودو برای دیدن مادرش که با وضعیت جسمی وخیم در بیمارستان بستری است، ماشین خود را میراند. سپس یوجی به طور تصادفی با ماشین خود به مردی برخورد می کند و آن مرد می میرد. یوجی در بیمارستان سعی می کند مرگ مرد را پنهان کند.
سه برنامه نویس جوان با فناوری متروکه ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است. آنها این فناوری را مهندسی معکوس کرده و یک برنامه برای تلفن های خود ایجاد می کنند که به آنها اجازه می دهد ارواح را ببینند و در نتیجه زندگی خود را به خطر می اندازند.
یک زوج متاهلی که توافق نامه طلاق دریافت کردند، خاطرات خود را در یک تصادف از دست می دهند. با فراموشی، آنها دوباره عاشق می شوند، بنابراین خانواده های آنها سعی می کنند خاطرات خود را بازسازی کنند تا طلاق نهایی شود.
در طول تعطیلات، خواهران و برادران جوان از یک خودکار جادویی استفاده می کنند که آرزوهایشان را برآورده می کند تا والدین خود را که از هم جدا شده اند، دوباره دور هم جمع کنند.
جیم برای اولین مبارزه حرفهای خود آماده میشود، اما پس از درگیر شدن با وتو، پسر مائوری که روزهایش را در یک کلبه قدیمی در کنار ساحل میگذراند، شروع به بازنگری در مسیر زندگی و تمایلات جنسی خود میکند.
همانطور که بیماری پارکینسون او پیشرفت می کند، زنی تحقیقات بی وقفه ای را برای یافتن مسئولین مرگ ناگهانی دخترش هدایت می کند.