پس از جان سالم به در بردن از یک اقدام به خودکشی با قطار، مردی غمزده به تدریج در ورطهی آشوب و پریشانی فرو میرود؛ جایی که مرز میان واقعیت و خیال محو میشود. عزیزانش در تردیدند که چه چیزی واقعی است، در حالیکه حقیقتی پنهان او را به دام وسواسی عمیق و عشقی ماندگار میکشاند.
هند
پس از یک دهه غیبت از دنیای تبهکاران بمبئی، رئیس مافیا، اوجاس گامبیر، دوباره ظاهر میشود — هراسانگیز، شکستناپذیر، و با هدفی واحد: بازپسگیری امپراتوریاش و انتقام از ستمگر کنونی، اومی بهاو. با فروپاشی وفاداریها و تغییر اتحادها، او.جی. آتشی تازه در جنگی خونین میان باندهای جنایت میافروزد و همزمان با دشمنان بیرونی و خیانتهای مدفون گذشته روبهرو میشود.
چهار نفر از اقشار مختلف جامعه یک تاکسی مشترک کرایه میکنند، اما وقتی به مقصد میرسند، یک سری اتفاقات گیجکننده رخ میدهد. اما در کمال تعجب متوجه می شوند که زندگی همه در داخل کابین به هم گره خورده است.
داستان حول سفر خارقالعاده تجاس گیل، خلبان نیروی هوایی، میچرخد و هدف آن الهام بخشیدن و القای حس عمیق غرور در سربازان شجاعی است که خستگیناپذیر از هند دفاع میکنند و در این مسیر با چالشهای بیشماری روبرو میشوند.
یک بزرگراه ملی تبدیل به یک معضل اساسی در زندگی یک روزنامه نگار به نام مایا و یک پروفسور کالج به نام مایا تبدیل می شود و زندگی آنها را زیر و رو می کند...
آنینا یک بازیکن کریکت است ، قبل از مسابقات یک حادثه ای برای او رخ می دهد که باعث می شود دست راستش معلول شود ؛ موجی از نا امیدی او را فرا می گیرد اما یک پیشکسوت قدیمی به سراغ او می آید و روشی به او می آموزد که امید تازه ای به آنینا می بخشد ...
یک مادر تصمیم می گیرد آخرین آرزوی پسر رو به مرگش را برآورده کند ولی این آرزو با مشکلات و موانع قانونی زیادی مواجه است ...
وقتی قاتل زنجیرهای کارل بوجراج از زندان فرار میکند و دوباره در بمبئی ظاهر میشود، بازرس مصمم زنده وارد عمل میشود تا این فراری زیرک را یک بار دیگر دستگیر کند.
وقتی نیلش، دانشجوی حقوق آرمانگرا از قشر حاشیهنشین جامعه، وارد یک موسسه معتبر میشود، به دنیایی پرتاب میشود که با دنیای خودش مطابقت ندارد. دوستی او با ویدهی امیدبخش است - تا اینکه موجی از تراژدی، سلسله مراتب ریشهداری را که او سعی در غلبه بر آن داشت، آشکار میکند. او باید با نیروهای نامرئی که شکلدهنده شخصیت ما و شخصیتهایی هستند که اجازه داریم دوست داشته باشیم، مقابله کند.
سوری، یک مأمور پلیس فروتن، ناخواسته درگیر مأموریتی خطرناک و مخفیانه برای دولت هند در سریلانکا میشود. سفر او بهطور عمیقی با برادر جداافتادهاش، سیوا، و خطراتی که در دیدار دوبارهشان نهفته است، گره خورده است.