تال و ماریا پس از اینکه متوجه می شوند برادر بزرگترشان مسئول مخفی کردن اطلاعات ارزشمندی است، ادیسون بی میل را برای پاسخ ردیابی می کنند.
آمریکا
وندی دارلینگ برای نجات برادرش مایکل از چنگال پیتر پن شرور، که قصد دارد او را به نورلند بفرستد، راهی سفری خطرناک میشود. در این مسیر، او با تینکربلی پیچیده و مرموزی روبهرو میشود که به چیزی که تصور میکند گرد جادویی پریان است، اعتیاد دارد.
پس از آنکه شبی خوش برای پسران دو خاندان جنایتکار رقیب به فاجعه کشیده میشود، هری دا سوزا فراخوانده میشود تا مشکل را از میان بردارد. در حالی که ریچی استیونسون، رئیس یکی از خاندانها، بهدنبال انداختن تقصیر بر
سیگنال طلسم، DARKCOM را به یک ساختمان آپارتمانی ویران میبرد. اما آیا این واقعاً لانه خرگوش است... یا دام؟ دانته ریشههای واقعی خود را میآموزد.
هنگامی که اسکات و ترزا لرت متوجه میشوند که پسرشان آستین هم مبتلا به اوتیسم است و هم از بیماری استخوان شکننده رنج میبرد، در ابتدا نگران آینده او میشوند. اما با ایمان روبهرشد اسکات و روحیه خارقالعاده آستین، آنها «شکستناپذیر» میشوند و حتی در سختترین لحظات، شادی، قدردانی و شجاعت را مییابند.
پس از گرفتار شدن در تلهای مرگبار، هفت فرد راندهشده و ناامید مجبور میشوند مأموریتی خطرناک را آغاز کنند که آنها را وادار میکند با تاریکترین بخشهای گذشته خود روبهرو شوند.
ناتالیا به این فکر میافتد که آیا میتواند به گروهی از متحدان غیرمنتظره اعتماد کند یا نه. همزمان با مطرح شدن پرسشهایی درباره گذشتهاش، خاطرات دردناکی از دل تاریکی بیرون کشیده میشوند.
زندگی یک دختر 11 ساله اهل کتاب به نام میلدرید زمانی که مادرش در بیمارستان بستری میشود و پدرش، استراون وایز، برای مراقبت از او میآید، کاملا دگرگون میشود. حال استراون برای بهبود رابطه خود با دخترش، موافقت میکند تا میلدرید را همراه با خود به یک ماجراجویی هیجانانگیز ببرد تا موجودی افسانهای به نام پلنگ کنتربری را پیدا کنند، اما…
پس از آنکه زندگیاش با کشته شدن همسرش در یک حمله تروریستی در لندن زیر و رو میشود، یک رمزگشای نابغه اما درونگرای سیا، وقتی میبیند که رؤسایش دست به اقدامی نمیزنند، تصمیم میگیرد خودش وارد عمل شود.
برای فرار از زندگی پرمشکلشان، دو برادر دوقلو به زادگاهشان بازمیگردند تا دوباره شروع کنند، اما متوجه میشوند که شر بزرگتری در انتظار بازگشتشان است.
جیمی و اورلی که از خبر بارداری غیرمنتظره شوکه شدهاند، ناخواسته باعث آغاز تهاجم بیگانگان در شهر کوچکشان میشوند و در مسیر نجات یکدیگر، شهرشان و در نهایت کل کهکشان، یاد میگیرند چگونه با هم همکاری کنند.
دو ربات کوچک وسط یک سیاره متروکه، تاریک و دور افتاده هستند. این دو ربات از وجود یکدیگر خبر ندارند و برای داشتن انرژی باید از سنگهای سبز معدنی استفاده کنند.
هنگامی که یک تعمیرکار ساکن شهر نیویورک با یک نویسنده مشهور و معروف منزوی اشتباه گرفته میشود، او را به دانشگاه میآورند تا در آنجا سخنرانی اصلی را برای نجات جشنواره ادبی مدرسه ارائه دهد.