اکشن

پس از رخدادهای انتقام‌جویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمی‌اش هالک قرار گیرد.

داستان انیمیشن در شهر رویایی موش ها در حال جریان است و موشی به نام “گاوین” به همراه دوست صمیمی اش “متی” تصمیم میگیرند به گروه کشتی رانی “مایس” بپیوندند. گروهی از راسوها قصد حمله به خانواده “مایس” را دارند و “گاوین” به همراه دوستان جدیدش می بایست جلوی آن ها را بگیرند.

 یکی از پیشرفته ترین هواپیماهای نظامی آمریکا که مجهز به یک سیستم هدایت لیزری جدید است نزدیک منطقه ای که نیروهای شوروی در آنجا حضور فعال دارند سقوط می کند. سی آی ای بلافاصله بهترین مامور خود “کن تامی” را اعزام می کند تا سیستم را قبل از افتادن به دست نیروهای دشمن بازیابی کند…

 فیلم داستان یک گروه ویژه از ماموران را دنبال میکند که وظیفه دارند با موجودات ماوراء طبیعی بجنگند…

مردی بنام «فارمر» ( جیسن استاتهام )، برای انتقام مرگ پسرش و همینطور آزاد کردن همسرش که توسط موجوداتی بنام «کروگ» ها ربوده شده اش دست به کار می شود

 نیو اورلیانز. شغل «امیل فوشون»، مردی ثروتمند و آراسته، سازمان دهی تعقیب و کشتن آدم هاست. «ناتاشا»، دختر یکی از قربانیان او، وارد شهر می شود تا دنبال پدرش بگردد و با ملوانی بی کار به نام «چنس بودرو» آشنا می شود که از او برابر تهدید اشرار دفاع می کند و

 در سال 1990 بنابر دستور رئیس جمهور کره جنوبی همه گروه های تبهکاری تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر می شوند. در این بین فردی به نام چوایک هیون نیز دستگیر می شود که متهم به رشوه دادن برای ساخت هتل ها و مراکز تفریحی و رانت خواری است. همچنین اتهاماتی چون آدم ربایی، ضرب و شتم در پرونده ی او دیده می شود. چوایک هیون که کارمند ساده اداره گمرک بوسان است با سوء استفاده از موقعیت خود در کار های خلاف وارد شده و 

یک رزمی کار بازنشسته با پذیرفتن پیشنهادی میلیون دلاری برای انجام یک ماموریت وارد میانمار میشود اما بزودی درمیابد که پشت پرده توطئه هایی علیه او در جریان است…

 مهندس استوارت گراف زندگی ناخوشایندی با همسرش، رِمی دارد، اما از کار کردن با پدر او، سام رویس لذت میبرد. در انستیتوی زلزله شناسی شهر، دکتر استاکل از گوش دادن به حرف دستیارش، راسل که وقوع زمین لرزه بزرگی را در چهل و هشت ساعت آینده پیش بینی کرده، طفره میرود. اما با لرزشی دیگر و بالا آمدن آب سد، با شهردار مشورت میکند ولی 

یک مامور سابق فدرال زمانی که خانه اش در لندن مورد هجوم عده ای قرار میگیرد، برنامه محافظت از شاهد را ترک کرده و خود را نشان می دهد. پس از بررسی شواهد، او