اندی سینگر، مشاور املاک درماندهای در نیویورک، زمانی که دختر ۱۰ سالهاش آنا ــ که سالها از او دور بوده ــ ناگهان و بدون اطلاع در میانهی اخراجش از خانه، جلوی در ظاهر میشود، با فروپاشی کامل زندگیاش روبرو میشود.
درام
هاب بیشتر با شغل جدیدش، که در خدمت شیطان است، آشنا میشود و با نخستین شیطان خود روبهرو میگردد.
تیم با تمام توان و بدون وقفه کار میکند تا طرحی برای بیمه طلاق توسعه دهد. پس از تلاشهای فراوان، آنها بالاخره موفق به دریافت تأییدیه مشروط میشوند. اما برخلاف انتظار همه، «کیجون» آنها را به نمایشگاه ازدواج میبرد تا به هدف جذب مشترک برسند.
النا تلاش میکند احساسات سانتیاگو را دلسرد کند، در حالی که با یک مراقب رقیب روبهرو میشود. خیانتی در جریان یک جلسه احضار ارواح آشکار میشود. کریستینا خبری از ادواردو دریافت میکند.
وانگ چیانگ (با بازی زینگ یوانیوان)، بدقلقترین و دردسرسازترین دانشآموز کلاس سوم راهنمایی، و شی میونا (با بازی وانگ بوون)، معلم بداخلاق و سختگیر کلاس، بهطور تصادفی بدنهایشان را با هم عوض میکنند. وانگ، که مدتها تحت فشار بوده، حالا طعم معلم بودن را میچشد، و شی هم برای اولینبار تجربه میکند که دیگران او را «دانشآموز بد مدرسه» ببینند. با نزدیک شدن تاریخ برگزاری کلاس نمونهی شی، آنها باید هرچه زودتر راهی برای بازگشت به بدنهای اصلیشان پیدا کنند — اما پیش از آن، باید بر موانع زیادی غلبه کنند...
تاکاگی، حالا که بزرگ شده است، به عنوان مربی به مدرسه راهنماییاش بازمیگردد. او با نیشیکاتا، همکلاسی سابقش که همیشه او را دست میانداخت، روبهرو میشود. حالا نیشیکاتا معلم تربیت بدنی آنجا است. ارتباط بازیگوشانهی آنها دوباره شروع میشود و این موضوع منجر به تعاملات بیشتر بین آنها میشود...
عشق بین نوح و نیک، علیرغم تلاشهای والدینشان برای جدایی آنها، ثابت و استوار به نظر میرسد. اما شغل نوح و ورود نیک به دانشگاه، زندگی آنها را به سمت روابط جدیدی سوق میدهد که پایههای رابطه آنها را به لرزه درمیآورد...
یک مبارز سابق باید پسر گمشدهی رقیبی را پیدا کند که سالها پیش بهطور ناخواسته او را کشته بود؛ در این راه، او با یک باند جنایتکار خشن و بیرحم در مارسی روبهرو میشود.
یک سارق خشن نقشهی سرقتی بزرگ را کشیده است، اما متأسفانه نقشهاش ناخواسته توسط دو دوست صمیمی میانسال و افسرده به هم میریزد و پولهای دزدیدهشده ناپدید میشوند.
طراحان اصلی پشت صحنه تلاش کردند میلیاردها دارایی بلوکهشده را آزاد کنند و در این راه، بدون هیچ تردیدی، نیروهای یاکوزا را برای پولشویی از طریق روشهای افراطی بهکار گرفتند. در پشت این ماجراها، شبکهای جنایی پیچیدهتر و گستردهتر پنهان شده است. در برابر وسوسههای رقبا و دشواریها، آیا گروه «تریدِنت» میتواند با ایمان و اتحاد، پرونده را حل کرده و مجرمان را به دست عدالت بسپارد؟