توبی، کارگردان فیلم سرخورده، زمانی که یک پینهدوست اسپانیایی خود را سانچو پانزا میداند، به دنیایی از فانتزیهای پرش زمان کشیده میشود. او به تدریج قادر به تشخیص رویاها از واقعیت نیست.
درام
یک پسر مبتلا به اوتیسم در شب کریسمس تلاش می کند تا یک رکورد جهانی را بشکند و خانواده و جامعه خود را در این روند متحد کند. با الهام از وقایع واقعی
دو نفر از دنیاهای مختلف (پائولا، دختری ثروتمند، تلخ اما نابینا و کارلوس، یک پرستار طبقه کارگر) شروع به ایجاد پیوندی از اعتماد، احترام متقابل و عشق می کنند.
در شب کریسمس، یک خلبان جنگنده در راه بازگشت به خانه، در میانه پرواز بر فراز آب گم می شود و برای فرود ایمن به معجزه نیاز دارد.
هیلی طراح داخلی قصد دارد مادرش پاتریشیا را با یک هدیه غیرمنتظره مربوط به خانواده بزرگی که مدتها آرزوی دریافت آن را داشت غافلگیر کند.
یک کمدی زنانه درباره زنی که احساس می کند او و دوستانش از هم جدا شده اند. این یک «مواظب باشید برای فیلم چه آرزویی دارید» است که در آن یک دروغ کوچک ساده شروع به درهم شکستن کل جامعه می کند.
یک وکیل با سابقه نظامی باندی را که همسر و برادرش را کشتند و دخترش را گرفتند، تعقیب می کند.
درست پس از اینکه جراح قفسه سینه دکتر شیا برای درمان یک بیمار اورژانسی فراخوانده شد، یک شیوع ویروس ناشناخته بیمارستان را مجبور به قرنطینه کرد و شیا را همراه با صدها ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی، بیمار و خانواده هایشان به دام انداخت.
یک معلم تاریخ بداخلاق در یک مدرسه مقدماتی دورافتاده مجبور می شود در تعطیلات با دانش آموز مشکلی که جایی برای رفتن ندارد در محوطه دانشگاه بماند.
پارتیبان یک کافه دار ملایم در کشمیر است که با یک باند اراذل و اوباش قاتل را دفع می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب می کند که ادعا می کند زمانی بخشی از آنها بوده است.
آمیکو مثل بچه های دیگر نیست. انرژی بی پایان و عجیب و غریب های کنجکاو او را در مدرسه طرد کرده و در خانه او را به دردسر می اندازد. هنگامی که یک فقدان دردناک خانوادگی زندگی ساحلی به ظاهر ایده آل او را مختل می کند، احساس انزوا در او تشدید می شود، با این حال آمیکو را از دعوت مردم به دنیای خود باز نمی دارد.
سه بادیگارد استخدام می شوند تا از یک پیرمرد پادشاه سه گانه در طول جنگ گروهی در محله چینی سانفرانسیسکو محافظت کنند.
راکی پرزرق و برق پنجابی و رانی، روزنامهنگار روشنفکر بنگالی، علیرغم اختلافاتشان عاشق یکدیگر میشوند. پس از مواجهه با مخالفت های خانواده، تصمیم می گیرند قبل از ازدواج سه ماه با خانواده های یکدیگر زندگی کنند.