وقتی سئونگ-دو، متخصص قلب، و همسرش متوجه میشوند که دخترشان، سومی، روز به روز علائم عجیبی از خود نشان میدهد، تصمیم میگیرند یک مراسم اخراج شیاطین را انجام دهند. وقتی به محل میرسند، کشیش بان مطمئن است که شیطان در بدن اوست و به نظر میرسد که مراسم موفقیتآمیز آن را از بدن سومی بیرون میآورد، اما در نهایت به مرگ ناگهانی سومی منجر میشود. با شروع مراسم تشییع جنازه، سئونگ-دو که متوجه برخی نشانههای عجیب در بدن سومی میشود، به باور خود که ممکن است او هنوز نمرده باشد و قلبش همچنان میزند، مواجه میشود.
راز آلود
جونگ-یون با غریبهای به نام جون-وو روبرو میشود که به او میگوید تا شش ساعت دیگر خواهد مرد. او که به دنبال پاسخ است، تصمیم میگیرد او را دنبال کند، اما کمکم از خود میپرسد آیا این مرد ناجی اوست یا کسی که قصد دارد او را به خطر بیندازد.
کارآگاه کت داناوان با گذشتهاش روبهرو میشود زمانی که با مردی که روزی او را دوست داشت روبهرو میشود و خبری درباره کسی که از او متنفر است میشنود.
لی جون، یک سرباز بازنشسته چینی، خود را در یک مسابقه با زمان میبیند هنگامی که یک حمله تروریستی جامعهای چینی در خارج از کشور را هدف قرار میدهد. او تنها ۱۲ ساعت فرصت دارد تا با تمام توان و شجاعت خود به حفاظت از هموطنانش بپردازد و از این وضعیت خطرناک جان سالم به در ببرد.
پس از دریافت تماس شوم، هی-جو نقشه مخفیانهاش را رها میکند. سپس در مصاحبهای دشوار با سا-اون شرکت میکند و لحظهای صمیمی را به اشتراک میگذارد.
داستان فیلم در مورد مردی خانواده دوست به نام جاستین کمپ (با بازی نیکلاس هولت) است که به عنوان هیئت منصفه در یک محاکمه پر سر و صدای قتل حضور دارد. اما او به زودی خود را درگیر یک معضل اخلاقی جدی میبیند، معضلی که میتواند برای تغییر رای هیئت منصفه و احتمالا محکوم کردن یا آزاد شدن متهم استفاده شود و…
دکستر مورگان جوان تلاش میکند تا تمایلات خود را کنترل کند در حالی که زندگی را با پدرش، هری، و خواهرش، دب که در سال آخر دبیرستان است، میگذراند. پس از اینکه هری با یک مشکل جدی سلامتی روبهرو میشود، دکستر متوجه میشود که شاید بالاخره زمان آن رسی
در دانشگاه آکسفورد، یک استاد برجسته و یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی با هم همکاری میکنند تا جلوی یک سری قتلهای اسرارآمیز را که به نظر میرسد با نمادهای ریاضی در ارتباط باشند، بگیرند
پس از شرکت در درسهای ذهنآگاهی، وکیل مدافع بیورن راهی جدید برای برخورد با مشتری اصلی خود پیدا میکند: یک رئیس باند جنایتکار خشن که خواستههای زیادی از او دارد.