ویکتور (ویلیام لوی) یک راز عمیق دارد - او یک قاتل خونسرد است. ویکتور آرام صحبت می کرد و اغوا کننده بود ، ویکتور تنها برای انجام یک کار پرورش یافت ، آن هم کشتن برای پول است. هنگامی که او برای جمع اوری دستمزد گرونده های خلاف مختلفی که انجام داده است، به دیدار سرکرده باند مواد مخدر بسیار خطرناک می رود با چیزی عجیب مواجه می شود...
هیجان انگیز
اخبار مربوط به مرگ تلاش یک زن جوان برای عدالت را برانگیخته است.
جک ، دزد کلاهبرداری است که سیستم و پول سیاه را می دزدد و توسط دانیل پلیس که قصد دارد او را بگیرد ، تعقیب می شود….
ساموئل از مهارت های پزشکی قانونی خود استفاده می کند و با اضافه شدن قربانیان دیگری به لیست، پیشرفت هایی را در پرونده قتل های زنجیره ای کشف می کند. شیکا با ساموئل همکاری می کند و شواهدی را کشف می کند که ممکن است به برملا شدن هویت قاتل منجر شود.
وقتی منیت یک افسر پلیس درستکار و یک هاویلدار بازنشسته ارتش درگیر می شوند، اوضاع تغییر می کند.
زن و شوهری از دختر خود که مدت ها گمشده بود استقبال می کنند، اما این سوال برایشان پیش می آید که آیا او واقعاً فرزند آنهاست؟
شانس در شرط بندی کریکت از Kaasi و دوستانش استقبال می کند اما به زودی آنها را با مشکلات اجتناب ناپذیری روبرو میکند. آنچه در پی می آید تعقیب و گریز با وقایع و چرخش های پیش بینی نشده است که منجر به پایانی بی سابقه می شود.
یک جراح مغز و اعصاب که در یک حلقه زمان گیر کرده است سعی می کند همسر خود را از کشته شدن توسط یک مرد مرموز نجات دهد.
سانی همه چیزهایی را که در زندگی به دست آورده از دست می دهد. او که متلاشی شده و ناامید است، در بحبوحه یک بیماری همه گیر جهانی با نقشه های مخفی خود، خود را از دبی به کرالا برمی گرداند…
یک شب دردناک، زندگی یک قهرمان دوچرخه سوار بازنشسته را به یک رویای تب کابوسآمیز از قتل، حلقههای استروئیدی و آدمکشها تبدیل میکند. فقط یک کارآگاه مرتد می تواند به او کمک کند تا طلوع خورشید زنده بماند…