یک جاسوس بینالمللی بعد از پیدا کردن عشقی غیرمنتظره باید برای برقراری این رابطه عاطفی نرمال نهایت تلاش خود را بکند و این در حالی است که دشمنان او نه تنها در پی از هم پاشیدن رابطهاش بلکه گرفتن جان او هستند.
کمدی
پس از اینکه خواهر کوچک پیتر توسط یک نیروی شیطانی شرور و خبیث دزدیده می شود، او تصمیم می گیرد تا برای نجات خواهرش راهی سفری پر مخاطره و هیجان انگیز به ماه شود و...
وقتی که مورت میفهمد کمتر از یک سال از عمرش باقی مانده، نامزدش نیکول او را ترک میکند و او مجبور میشود با سرنوشت تلخ خود کنار بیاید. مورت به یک سرویس دوستیابی میپیوندد که افراد را بر اساس تاریخ مرگشان به هم معرفی میکند. او در این میان با کیت آشنا میشود، اما سایه یک دلال دیوانه که او را تعقیب میکند، همیشه بر سر او سنگینی میکند.
خسته از بدبیاریهایش، فیونا همراه مادرش سفری به ایرلند میرود تا اوضاع را تغییر دهد. در آنجا با یک پدر مجرد جذاب آشنا میشود که به او کمک میکند شانس خودش را بسازد.
در دنیایی که احساسات انسانی با مصرف یک ویتامین روزانه از میان برداشته شده است، یک زوج جوان تصمیم میگیرند از مصرف آن خودداری کنند و در نتیجه، عشق، شادی، تمایلات جسمانی و تمام پیچیدگیهای همراه با آن را تجربه میکنند.
پس از اینکه متوجه شدند افراد مهم آنها خواهر و برادر هستند، دو نفر سابق خشمگین باید کریسمس را زیر یک سقف بگذرانند - در حالی که تاریخ عاشقانه خود را پنهان می کنند.
دو دوست صمیمی و همخانه، درو و آلیسا، در آستانهی یک روز پرماجرا هستند. وقتی متوجه میشوند که یکی از دوستان آلیسا اجارهی خانهشان را بر باد داده، آنها ناچار میشوند برای جلوگیری از اخراج و حفظ دوستیشان، در یک رقابت طنزآمیز با زمان، دست به کارهای غیرمنتظرهای بزنند.
زنی برنامه ای خوش بینانه را برای گرد هم آوردن خانواده ناکارآمد خود تنظیم می کند. اما نقشه های مادرشوهرش همه چیز را تغییر می دهد و ...
با انگیزهای شخصی، معلمی در یک مرکز بازپروری نوجوانان، گروهی از نوجوانان دردسرساز را متقاعد میکند تا در یک مسابقه ساخت مجسمههای برفی در ژاپن شرکت کنند.
صاحب ثروتمند یک هتل، کارگردانی را استخدام میکند تا یک دهکده قرن هجدهمی بسازد. او پسر لوس و نازپروردهاش را بیهوش کرده و میرباید، سپس او را در این دهکده رها میکند تا فکر کند به گذشته سفر کرده است. هدف او از این نقشه، آموزش فروتنی به پسرش از طریق زندگی بهعنوان یک روستایی ساده، آن هم تحت نظارت کامل، است.
پدری به همراه دخترش در راه یک سفر آخر هفته، بهطور تصادفی با یک تکشاخ برخورد کرده و آن را میکشند. در مقصد، رئیس میلیاردر پدر قصد دارد از ویژگیهای شفابخش معجزهآسای این موجود افسانهای سوءاستفاده کند.
یک مزدور مأموریت پیدا میکند تا هدفی را در یک هواپیما ردیابی کند، اما وقتی خود را در محاصره افرادی میبیند که قصد کشتن هر دوی آنها را دارند، مجبور میشود از او محافظت کند.
وقتی دخترش تصمیم میگیرد یک ویلای قدیمی و رو به ویرانی در توسکانی بخرد، اریک با عجله به ایتالیا میرود تا او را منصرف کند— اما در عوض، زیبایی، عشق و معنای جدیدی در زندگی خود پیدا میکند.