یک دختر جوان، از تمدنی که در تونل های زیرزمینی عمیق زندگی می کند، خود را در یک دنیای وارونه به دام افتاده می بیند و با یکی از ساکنان متحد می شود تا فرار کنند و به خانه بازگردند.
درام
جاکوب مکنیلی هجده ساله که در کوههای آپالاچی کارولینای شمالی اتفاق میافتد، بین دلجویی کردن از پدر متماد خود و ترک کوهها برای همیشه با دختری که دوستش دارد، سرگردان است.
پدری که در ایستگاه فضایی کار می کند، باید دختر 15 ساله خود را پس از برخورد شهاب سنگ به زمین، تنها با استفاده از تلفن های ماهواره ای و دوربین نجات دهد.
نویسندهای جوان، مشتاق و آزاده برای اقامت در عمارت متروکهای وارد میشود، شایعه میشود که با ظهور زنی جوان که در اثر خیانت عاشقانه به او خودکشی کرد، او را تسخیر کرده است.
پس از اینکه معشوقه گرگینه او در حین شکار غذا برای فرزندان خود به طور غیرمنتظره ای در یک حادثه جان خود را از دست می دهد، یک زن جوان باید راه هایی را برای بزرگ کردن پسر و دختر گرگینه ای که با او داشته است بیابد و در عین حال ویژگی آنها را از جامعه پنهان نگه دارد.
هلن یک سال پس از طلاق برای یک دوره بقا در طبیعت ثبت نام می کند. او از طریق این تجربه متوجه می شود که گاهی اوقات، برای اینکه خود را پیدا کنید، باید واقعاً گم شوید.
تای وارنر یک فروشنده اسباببازی ناامید بود تا اینکه همکاری او با سه زن ایدهاش را به بزرگترین شوق اسباببازی در تاریخ تبدیل کرد.
گروهی از دوستان قدیمی برای یک آخر هفته در یک کلبه کوهستانی گرد هم می آیند. سال ها گذشته است، اما به نظر می رسد چیزی در بین آنها تغییر نکرده است. اما پنهان شدن در پشت خنده ها و داستان ها قسمتی مبهم از گذشته است که همچنان آنها را آزار می دهد
داستان فیلم در مورد 3 فرد ثروتمند است که...