در ایالت کرالای هند، خانواده آدات در تجارت طلا و سایر کسبوکارهای مهم سلطنت میکنند. جورج پیتر به عنوان سرپرست محترم خانواده و مارکو به عنوان پسر خواندهی ترسناک و وفادار، امپراتوری آنها بر اساس قدرت و وفاداری ساخته شده است. اما دنیای آنها پر از خطرات و درگیریهاست.
درام
بر اساس وبتونِ همنام، داستان درباره اتفاقاتی است که زمانی رخ میدهد که شخصیت زن و مرد اصلی در اوایل دهه ۲۰۰۰ در یک بازی با یکدیگر آشنا میشوند، عشقی بین آنها شکل میگیرد و سپس در دنیای واقعی با هم ملاقات میکنند.
گروهی از همخانهها در یکی از کلانشهرهای آمریکا بهطور ناخواسته مردی بیگناه را میکشند و در مسیری خطرناک از فریب و پنهانکاری گرفتار میشوند.
وقتی یک مسافر متوجه میشود که کسی در حال تلاش برای هک کردن قطار اوست، درخواست کمک فوری میکند. اما آیا دو غریبه کاملاً ناآشنا میتوانند با هم همکاری کنند تا همه را به موقع از قطار خارج کنند؟
میشل از دوران بازنشستگی آرام خود در روستایی در بورگوندی، در نزدیکی دوست قدیمیاش ماری-کلود، لذت میبرد. وقتی دختر پاریسیاش، والری، پسرش لوکاس را برای تعطیلات مدرسه نزد مادربزرگش میفرستد، میشل که از رفتار دخترش تحت فشار قرار گرفته، در وعده ناهار به او قارچ سمی میدهد. والری بهسرعت بهبود مییابد اما مادرش را از دیدن نوهاش منع میکند. میشل که احساس تنهایی و عذاب وجدان دارد، دچار افسردگی میشود... تا اینکه پسر ماری-کلود از زندان آزاد میشود.
رم، که بهتازگی بهعنوان جمعآوریکننده منطقه منصوب شده است، در شهری در آندرا پرادش مسئولیت را به عهده میگیرد و بلافاصله با فساد و بیکفایتی عمیقی که دولت را آزار میدهد، روبهرو میشود. مصمم به ایجاد اصلاحات، تغییرات گستردهای را آغاز میکند که منجر به درگیری شدید با یک وزیر قدرتمند ایالتی میشود.
درباره نویسنده و عکاس فرانسوی، کارول آچاش. با بهرهگیری از قدرت فیلمسازی و همکاری ماریون کوتیار، کارگردان مونا آچاش مادر خود را به زندگی بازمیگرداند تا مسیر زندگی او را بازخوانی کرده و دریابد که او واقعاً چه کسی بوده است.
این داستان به روایت دوستی عمیق و قدرتمند بین دو نوجوان سیاهپوست میپردازد که در کنار یکدیگر سختیهای مدرسه اصلاحات در فلوریدا را پشت سر میگذارند.
در کالینینگراد، جاسوس لهستانی، اوا، مخفیانه می رود تا اطلاعات مهمی درباره یک مهندس هسته ای برجسته روسی جمع آوری کند.
پس از یک درگیری ناخواسته با تعدادی از افراد کوسینیهژی، کوبا به امنیت و رفاقت در حلقهی داخلی زیگا کشیده میشود.
پلیسی که برای دور شدن از خطرات و حفاظت از دخترش مرگش را صحنهسازی کرده بود، حالا با گذشتهای روبهرو میشود که نمیتوان آن را فراموش کرد.
در دل شلوغیهای مومبای، پرابها، پرستاری که زندگیاش به هم ریخته است، روزهای سختی را میگذراند. اما وقتی از همسر جداشدهاش هدیهای غیرمنتظره دریافت میکند، احساسات جدیدی در او بیدار میشود. آنو، هماتاقی جوان و سرزنده او، که به دنبال فضای خصوصی بیشتری هست، با موانع زیادی مواجه است. در نهایت، سفر آنها به یک شهر ساحلی به آنها فرصت میدهد تا فضای آرامی پیدا کنند و در آنجا آرزوها و خواستههایشان را دنبال کنند.
ریتا، وکیلی کمارزششده که برای یک شرکت حقوقی بزرگ کار میکند—شرکتی که بیشتر به بیرون آوردن مجرمان از زندان اهمیت میدهد تا اجرای عدالت—توسط رهبر یک سازمان جنایی استخدام میشود.