پس از تحریک ملکه قلب ها به کودتای آئورادون، دختر شورشی او، رِد و دختر کمال طلب سیندرلا، کلوئی، به نیروها می پیوندند و در زمان به عقب سفر می کنند تا تلاش کنند تا رویداد آسیب زا را که مادر رد را در مسیر شرورانه اش قرار داده بود، خنثی کنند.
به بحران استفاده از مواد افیونی در آمریکا پرداخته و چگونگی وقوع این اتفاق را از سه دیدگاه مختلف، مدیرعامل یک شرکت داروسازی، پزشک و یک فرد معتاد، مورد بررسی قرار میدهد و…
گروهی از دانشجویان رقص در حال فیلمبرداری یک اثر تجربی بودند که ناگهان، اتفاقی هولناک رخ میدهد. یکی از اعضای گروه که پیش از این فوت کرده بود، به طور معجزه آسایی زنده میشود. این رویداد عجیب و غریب، دانشجویان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و آنها را وادار میکند تا به کاوش در ماهیت این پدیده ماوراء الطبیعه بپردازند. آنها با الهام از آموزههای شمنی، به دنبال درک معنای عمیقتر این اتفاق و پیامی هستند که برای آنها دارد، میباشند.
پس از فهمیدن اینکه مرگ همسرش تصادفی نبوده، یک رئیس سابق ایستگاه سیا مجبور به بازگشت به دنیای اموات جاسوسی می شود و با یک دشمن متحد می شود تا توطئه ای را کشف کند که همه چیزهایی را که فکر می کرد می دانست به چالش می کشد.
یک جفت موش برای سوار شدن به کشتی نوح تلاش می کنند: وینی، شاعر کاریزماتیک با ترس وحشتناک صحنه، و تیتو، یک گیتاریست با استعداد و جذاب. وقتی باران می آید، از هر گونه فقط یک نر و یک ماده مجاز به سوار شدن به کشتی نوح هستند. وینی و تیتو با کمک یک سوسک مبتکر و خوش شانسی سرنوشت، مخفیانه به کشتی می روند و با هم از رویارویی بین گوشتخواران کشتی جلوگیری می کنند. و گیاهخواران در تمام این مدت، حیوانات مجموعه ای از آهنگ های کلاسیک را با الهام از شاعر مشهور جهان، وینیسیوس د موراس اجرا می کنند. آیا این راهروهای با استعداد می توانند از موسیقی برای شکستن تنش استفاده کنند و به این موجودات کمک کنند که در 40 روز و 40 شب با هم زنده بمانند؟
مکانی خیالی به نام انجانادری که در آن قهرمان داستان قدرت هانومان را بدست می آورد و برای انجانادری می جنگد.
"مک"، نویسنده ورزشی نیویورک، سالها را صرف طراحی "بازیهای قرار موفق" با دوستانش کرده است، اما وقتی به طور غیرمنتظرهای عاشق یکی از هدفهایش میشود، باید یاد بگیرد که چگونه از امتیاز گرفتن ساده به بازی کردن برای حفظ عشق برسد.
در حالی که طاعون بوبونیک در ایتالیا گسترش می یابد، گروهی از اشراف و خدمتکاران به یک ویلا عقب نشینی می کنند، جایی که گریز مجلل آنها به سرعت به هرج و مرج تبدیل می شود.
ریو سون جه یک ستاره محبوب است که همیشه مورد توجه بوده؛ زندگی او عالی بنظر می رسد اما سخت گیری های صنعت سرگرمی باعث می شود او خودکشی کند. از طرفی ایم سول کسی است که یک سانحه در کودکی باعث شد از رویاهایش دست بکشد؛ اما شنیدن آهنگ های ریو سون جه به او آرامش داد و از همان زمان طرفدار سرسخت او شد. بعد از شنیدن خبر خودکشی، او به طور معجزه آسایی به 15 سال قبل می رود و برای جلوگیری از آینده غم انگیز ریو سون جه تلاش می کند…
کیم سان که قصد دارد ثروت کشورش را برگرداند، با پاک دوچیل، یک تعمیرکار سایهدار که به سرعت با هر موقعیتی سازگار میشود، برخورد میکند. با هم، این جفت یک اتحاد ناآرام تشکیل می دهند.