وقایع، مصائب و رنجهای شهر مکه در قرن هفتم میلادی.
یک گرگ و شیر کوهی پس از انتشار ویروسی توسط یک شهاب سنگ که حیوانات باغ وحش را به زامبی تبدیل میکند، با یکدیگر متحد میشوند. آنها به دیگر بازماندگان میپیوندند تا باغ وحش را نجات دهند و جلوی رهبر دیوانه جهشیافتهها را که قصد انتشار ویروس را دارد، بگیرند.
وقتی یک زوج جوان برای یک تعطیلات عاشقانه به دریاچهای دورافتاده و جنگلی میروند، آرامش آخر هفتهشان توسط گروهی پرخاشگر از نوجوانان محلی برهم میخورد. سر و صدا و شیطنت بهسرعت به خشم تبدیل میشود، زیرا نوجوانان به روشهایی غیرقابل تصور زوج را وحشتزده میکنند و یک سفر آخر هفته به نبردی خونین برای بقا بدل میشود.
داستان یک فراری بدنام ایرانی را دنبال میکند که در یک تعقیب و گریز طولانی در خیابانهای تهران، ماموران را فریب داد.
بیایید در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم به ایران سفر کنیم. به داستانی از تاریخ، تراژدی، عشق - به سوگ سیاوش - به سووشون.
در یک معامله مواد مخدر در مرز مکزیک، فروشندگان مواد مخدر گریف و ابوت برای تبادل اطلاعات با هم ملاقات میکنند. هر دو به طور غیرمنتظرهای نشانهای خود را نشان میدهند - افبیآی گریف، اداره مبارزه با مواد مخدر ابوت - که نشان میدهد آنها ناآگاهانه روی یک پرونده کار میکنند.
آنچه در کارناوال نمی بینید...
وقتی همه بچههای یک کلاس به جز یک نفر، دقیقاً در یک شب و همزمان به طرز مرموزی ناپدید میشوند، جامعهای این سوال را مطرح میکند که چه کسی یا چه چیزی پشت ناپدید شدن آنهاست.
فرار کردم یادم بره، از یاد همه رفتم...
امیرحسین قیاسی در هر قسمت از این برنامه با نگاهی انتقادی و طنز به مسائل روز جامعه می پردازد.
وقتی یک غول دنیای موسیقی، که به داشتن «بهترین گوش در این صنعت» شهرت دارد، هدف یک طرح گروگانگیری قرار میگیرد، درگیر یک دوراهی اخلاقی مرگ و زندگی میشود.
در روستایی در بلژیک، همزمان با آغاز جنگ جهانی اول، خانوادهٔ «لامبرت» ناگهان خود را در متن درگیریها مییابند. «لئونارد لامبرت»، همسر و پدری فداکار، برای حفاظت از خانوادهاش در برابر پیشروی نیروهای آلمانی به روستا، به مبارزه برمیخیزد. در دل جنگ، داستانی عاشقانه و لطیف میان «آدریان لامبرت»، پسر لئونارد، و «لوییز یانسن»، یکی از اهالی روستا، شکوفا میشود.