یک اودیسه در زمان و خاطره، با محوریت مکانی در نیوانگلند که در ابتدا بهصورت یک بیابان و بعدها بهعنوان یک خانه، داستان عشق، فقدان، مبارزه، امید و میراث را میان زوجها و خانوادهها در طول نسلها روایت میکند.
فیلم درام دوبله فارسی
راننده قهرمان سابق، ژانگ چی، در دوران سختی به مربی یک آموزشگاه رانندگی تبدیل شده و با تکیه بر شهرت گذشتهاش زندگی را میگذراند. اما به شکلی غیرمنتظره، شانس به او روی میآورد؛ مدیر کارخانه خودروسازی لاوتوله، که در آستانه تعطیلی تولید است، پیشنهاد میدهد تا ژانگ چی را برای تشکیل یک تیم و شرکت در آخرین مسابقه رالی بایینبروک حمایت مالی کند.
بیست و دو سال پس از از دست دادن خانهاش، آرولموجهی وارمان به زادگاهش تانجاوور بازمیگردد تا در عروسی پسرعمویش شرکت کند. در میان جشنها، آرول با مردی سرزنده روبرو میشود که او را به خاطر نمیآورد. با کمک آن مرد ناشناس، آرول دوباره با گذشتهاش ارتباط برقرار میکند.
خوان پرسیادو، پس از مرگ مادرش به دهکده متروکه و وهمآلود کومالا سفر میکند تا پدرش، پدرو پارامو را پیدا کند. در این دهکده، او با ارواح و خاطرات افرادی مواجه میشود که در گذشته تحت تسلط پدرو پارامو، ارباب ظالم و عاشقپیشه، زندگی کردهاند...
ملودی بروکس دانشآموز کلاس ششم است که به دلیل فلج مغزی، از صدا کردن مستقیم عاجز بوده و از ویلچر استفاده میکند. او با کمک فناوریهای کمکی و حمایت بیدریغ دوستانش، ثابت میکند که چیزی که برای گفتن دارد مهمتر از نحوه بیان آن است.
سه زوج در مکانی جمع میشوند و پس از خوش و بش تصمیم میگیرند بازی را انجام دهند که در ان هر کدام باید برای مدتی تلفن موبایل طرف مقابل را در دست بگیرد و کامل ان را چک کند و کل زندگی شخصی اش را زیر و رو کنند...
در 20 ژانویه سال 1942 میلادی، نمایندگان برجسته رژیم آلمان نازی در ویلایی در وانزه در حومه برلین برای جلسهای که در تاریخ با نام کنفرانس وانزه ثبت شد، با یکدیگر ملاقات کردند. در این جلسه بسیار مهم، برای قتل سیستماتیک 11 میلیون یهودی تصمیمگیری شد و…
تعقیب و گریزی جدید در راه است - با اشاره به حماسه رامایانا، سینگهام و تیم او با یک شرور مرموز روبهرو میشوند تا همسرش را نجات دهند.
پدری پسرش را به مأموریتی خطرناک میفرستد، در حالی که کاملاً آگاه است این مأموریت میتواند مانند خودکشی باشد. پسر، با وجود آگاهی از خطرات، مأموریت را به خاطر کشورش قبول میکند.
داستان ستوان بریگادیر آرجون ساکسنا را روایت میکند که در سفری از پاکستان به هند، به دنبال کشف هویت واقعی خود و مبارزه با دلالان بازار سیاه میرود، افرادی که با تروریستها برای انجام حملات بزرگ در کشور همکاری میکنند.
