ورزشی

این فیلم بر اساس یک داستان واقعی هست. داستان زندگی فرانسیس اوپمت پسر یک خانواده رعیت را به تصویر می‌کشد که از کودکی به بازی گلف علاقمند بوده و به عنوان شاگرد در کنار گلف بازان ماهر و متمول کار می کند واز این راه بازی را می آموزد و …

بویکا برگشت. این بار او در اولین تورنمنت بین زندانی با یک زانو می جنگد.

«کني کارتر» (جکسن) اعضاي تيم بسکتبال دبيرستان ريچموند کاليفرنيا را طوري رهبري مي کند که قهرماني ايالتي در دو قدمي شان قرار مي گيرد. اما هنگامي که «کارتر» متوجه مي شود نمرات درسي بچه ها پايين است، تصميم مي گيرد در استاديوم را بر روي آنان ببندد و در عوض آنان را تا نمرات شان بهتر نشده، در کتابخانه نگه دارد...

«نسلون ماندلا» (مورگان فریمن) که بعد از آزادی از زندان رئیس جمهور آفریقا شده همه چیز در کشورش را تقسیم بندی شده بین سیاهان و سفید پوستان می بیند. او بهترین راه حل را برای برداشتن این تقسیم بندی ورزش می داند. ماندلا با کمک کاپیتان تیم ملی راگبی کشورش، بنام «فرانسیس پینار» (مت دمون) سعی میکند تا تیم ملی راگبی را به یک نقطه ی مشترک بین سفیدها و سیاه پوستان تبدیل کند...

«ادي فلسن» ( نيومن )، معروف به «دي فرزه»، بيلياردباز و «تيغي زن» سابق، جواني به نام «وينست لاريا» ( کروز ) را زير پر و بال خود مي گيرد و به او آموزش مي دهد.

ستاره فوتبالی به نام «جو کینگ من» دختر هشت ساله‌ای دارد که از ازدواج قبلی اوست و با همسر قبلی‌اش زندگی می‌کند ولی روزی به سراغ جو می‌آید. جو در ابتدا از نگهداری دختر خود ناراحت است و امتناع می‌کند اما به تدریج اوضاع بهتر می‌شود چون وجود دخترش باعث می‌شود بر شهرت او افزوده شود اما پس از مدتی ....

«فرانک دوکس» (وان دام) از اردوگاه آموزشی «آژانس اطلاعات دفاعی» فرار می کند و به هنگ کنگ می رود تا در یک مسابقه ی مخفی ورزش های رزمی شرکت کند…

"لیون گولتیر" از کشوری خارجی وارد آمریکا می شود.او برادر خود را بین مرگ و زندگی و همسر او را بی پول پیدا می کند.برای بدست آوردن پول او تصمیم می گیرد وارد مسابقات بسیار خطرناکی شود...

بعد از اینکه «راکی» از یکی از رقیبان سرسختش شکست میخورد، «آپولو کرید» سعی می کند روحیه مبارزه او را از نو بسازد...

«آپولو کريد» (وودز)، رقيب سابق و دوست فعلي «راکي»، در مسابقه اي با ضربه ي چپ کوبنده ي بوکسوري غول پيکر از شوروي به نام «ايوان دراگو» (لوندگرن) بر زمين مي افتد و مي ميرد. «راکي» نيز عنوان خود را مي گذارد تا بتواند در مسابقه اي غير رسمي با «دراگو» ي آماتور، در خود شوروي شرکت کند.