رانتی، یک مادر و همسری بسیار وفادار. رانتی دختری به نام نینا دارد که بسیار دوستش دارد. نینا از بدو تولد معلول بوده است. روزی، نینا دچار یک تصادف مرگبار میشود که نیاز به درمان فوری دارد.
17
وقتی برنامه لینی برای تشکیل خانواده و یک زندگی پایدار از هم میپاشد، او با گذاشتن یک شکمبند بارداری جعلی و گفتن یک دروغ، ناخواسته عاشق مرد رؤیاییاش میشود.
یک قاتل حرفه ای سیا که برای دریافت دستورات خود تنها از بخش طبقه بندی شده روزنامه های مختلف استفاده میکند، ناگهان متوجه میشود که بخش او در واقع سالهاست که تعطیل شده است...
داستان درباره گروهی از جوانان است که برای گذراندن تعطیلات به یک اردوگاه قدیمی میروند، اما طولی نمیکشد که متوجه میشوند تنها نیستند و یک قاتل نقابدار در حال شکارشان است...
زمان شلوغی ناهار در رستوران گریل است، یک مکان پررفتوآمد برای گردشگران در نیویورک که در یک روز عادی جمعه، هزاران مشتری را پذیرایی میکند. اما حالا مقداری پول از صندوق ناپدید شده و همه کارکنان تحت بازجویی قرار گرفتهاند.
این داستان همزمان با اتفاقات فیلم «جان ویک: فصل سوم – پارابلوم» جریان دارد؛ جایی که «ایو ماکارو» آموزشهای خود را در سنتهای قاتلان گروه «روسکا روما» آغاز میکند.
نانسی وندگروت، معلم و خانهداری در شهر کوچک هالند، میشیگان، زندگی بهظاهر کاملی با همسرش فرد و پسرشان هری دارد. با این حال، او به همسرش مشکوک میشود و تصور میکند که وی زندگی دوگانهای دارد. با کمک همکارش دیو، نانسی به تحقیق درباره رازهای پنهان فرد میپردازد و متوجه میشود که واقعیت بسیار پیچیدهتر و تاریکتر از آن چیزی است که ابتدا تصور میکرد...
فیلم براساس یک داستان واقعی روایت شده و سفر یک سرباز ارتش ایالات متحده به نام مریت در افغانستان را دنبال میکند که مدام حضور روح زویی، بهترین دوستش را که در جنگ کشته شده، در زندگی خود احساس میکند. در این میان هنگامی که پدربزرگ او به بیماری آلزایمر مبتلا میشود، مریت تصمیم میگیرد تا از او مراقب کرده و در عین حال خود را درمان کند…
مایکل اوشی، آخرین پسر یک خانواده چوپان ایرلندی، با پدر بیمار خود، ری، زندگی میکند. مایکل که با احساس گناه ناشی از مرگ مادرش دستوپنجه نرم میکند، زندگی منزویای را در پیش گرفته است. با تشدید رقابت و خصومت دیرینه با همسایهاش، گری، و پسرش جک، تنشها به اوج میرسد و زنجیرهای از وقایع خشونتآمیز و ویرانگر را رقم میزند که زندگی هر دو خانواده را برای همیشه تغییر میدهد...
آیریس (با بازی نائومی واتس)، نویسندهای منزوی در نیویورک، پس از خودکشی دوست و استاد قدیمیاش، والتر (با بازی بیل موری)، بهطور غیرمنتظره سرپرستی سگ بزرگ او، یک دانمارکی عظیمالجثه به نام آپولو، را بر عهده میگیرد. با وجود محدودیتهای آپارتمانش برای نگهداری حیوانات و تمایل شخصیاش به گربهها، آیریس تصمیم میگیرد خواستهٔ والتر را اجرا کند و...