در آینده ای نزدیک، سوفیا یک سرباز مجروح، متوجه می شود که مرکز پزشکی که در آن مستقر شده است برای بهبودی او و سرباز همکارش نیست، بلکه چیزی بسیار فریبنده است - بنابراین او تصمیم می گیرد تا هدف واقعی هارمونی را کشف کند.
NA
در سال 2008، یک گروه تلویزیونی واقعیت به شهری کوچک در داکوتای شمالی اعزام شدند تا داستان یک تیم هاکی دبیرستانی را که در راه رسیدن به فینال ایالت بودند، پوشش دهند. یکی یکی اعضای بازیگران و گروه ناپدید شدند…
در یک زمین بایر استرالیایی پر از زامبی، سرباز ریس زندگی خود را وقف ردیابی و پیداکردن بازماندگان برای جراح عمومی به امید یافتن درمان کرده است.
جی وو یک دانش آموز طرد شده در یک دبیرستان خصوصی است که با هاک سونگ، نگهبان مدرسه آشنا میشود و از او میخواهد ریاضیات را به او یاد دهد و با هم دوست می شوند، اما دوستی آنها پس از یک حادثه در مدرسه به خطر میافتد.
یوری میجنگد تا شهر زادگاهش را - که محل زندگی همنام او یوری گاگارین هم هست - از تخریب نجات دهد.
چا وو سول، قربانی خشونت مدرسه که به دلیل یک اتفاق غیرمنتظره در زندان پسران زندانی شده بود، با قهرمان هنرهای رزمی ترکیبی، جونگ دو هیون آشنا می شود و محدودیت های خود را یکی یکی می شکند تا به دنبال انتقام باشد و به مقابله با زورگوی بپردازد.
زندگی یک زن متاهل به نقطه شکست می رسد و او گمان می کند که افراد خاص نزدیک به او دلیل این امر هستند. به چه کسی می تواند اعتماد کند؟ هیچ چیز بدون فداکاری به دست نمی آید.
ادای احترامی به کارگردان ایتالیایی دهه 1960 سرجیو کوربوچی و کارگردان معاصر کوئنتین تارانتینو که دوره ای به یاد ماندنی در سینمای ایتالیا را با حساسیت امروز بازگو می کند.
یک افسر پلیس زن در شهر تپه ای کوچک Mussoorie و یک کارشناس پزشکی قانونی با هم به دنبال یک قاتل زنجیره ای هستند.
200 محکوم بر اساس یک حادثه واقعی می باشد. داستان زنانی است که توسط یک مافیا وحشت زده می شوند که باند آنها به مدت 15 سال به 300 خانواده تجاوز کرده ، سرقت کرده ، آنها را ترور کرده و به قتل رسانده اند تا این که با دشمن دختر خود در مکان و زمان نامناسبی ملاقات کردند
وقتی سه مرد نقابدار شبانه بیرون درب خانه ظاهر می شوند، یک زوج جوان باید در یک کابین دورافتاده برای زندگی خود مبارزه کنند.
یک نوجوان عزادار وقتی متوجه می شود که دوست دختر جدید پدرش شبیه مادر مرده اش است، وحشت زده می شود.
زمانی که خواهر کوچک و نامزدش که به زودی ازدواج خواهند کرد، چند روز قبل از ازدواجشان در یک کوهستان خلوت میشوند، آملیا و بهترین مرد، گریسون تانر، وظیفه دارند برای نجات عروسی وارد عمل شوند.