ریکاردو در سال 1994، رویای فیلمساز شدن را کنار گذاشت. او که در بیست و چهار سالگی به نظر میرسید سرنوشت خود را پذیرفته است، زندگی در جامعهای مصرفی و ناشناس. دیگر هیچ امیدی به تبدیل شدن به یک هنرمند نداشت. اما زمانی که رادیو-کانادا با او تماس گرفت و درخواستش را در بین فینالیستهای برنامهی 'La Course' سال 1994-95 انتخاب کرد، شعلهای دوباره در دل او روشن شد. شاید هنوز فرصتی برای دنبال کردن رویایش وجود داشته باشد.
NA
کای، زن خانهداری که چهل سالگی را پشت سر گذاشته، در میان روزمرگیهای زندگیاش گیر افتاده است. وقتی در یک بازی بسکتبال دخترش، به طور ناخواسته به یک زن سالخورده آسیب میزند، زنجیرهای از اتفاقات از گذشته و حال در هم تنیده میشود و زندگی او را دگرگون میکند. این اولین فیلم بلند کیو یانگ، کارگردانی که با آثار کوتاه خود جایگاه ویژهای در سینما یافته، درامی صمیمی و پرهیجان را به تصویر میکشد. داستان زنی که در میان آشفتگیها، به دنبال راهی برای نجات و تغییر است.
یک ستاره بینالمللی فیلمهای اکشن به نام جکی (با بازی جکی چان) به همراه دستیار خود، درگیر یک عملیات خطرناک برای نجات یک پاندای دوستداشتنی به نام هوهو میشود و…
یک رهبر جوان و مغرور باند برای ساختن شهرتی افسانهای، داستان قهرمانی مردی از گذشته را میدزدد؛ اما حقیقتی که کشف میکند، او را وارد مسیری پر از چالش، خیانت و تحول میکند.
رئیسجمهور لینا ساریتسو نیروهای ویژه رو به مناطق اشغالشده میفرسته و نخستوزیر کاج لاواکورو رفتار مشکوکی داره. تهدید دشمن بیشتر میشه، ولی هیچ راهی برای عقبنشینی وجود نداره.
یک زن و شوهر در میان اقیانوس روی قایقشان جشن تولد پسرشان را برپا کردهاند. اما ناگهان طوفانی شدید آنها را غافلگیر میکند و موجوداتی گرسنه از عمق آبها بیرون میآیند. اکنون باید برای بقا بجنگند!
کایرن، دختری زودرس و نوجوان، خود را در روستایی در ژاپن و رها شده توسط پدرش مییابد. او که در معبدی با پدربزرگش زندگی میکند، با آنزو، یک "گربه شبحی" غولپیکر و تنبل معروف آشنا میشود که مسئول مراقبت از او است. کایرن که از سرپرست جدید خود بیاعتماد است، کارهای عجیبی را که آنزو برای مردم شهر انجام میدهد خراب میکند و با ارواح عجیب و غریب جنگلهای محلی دوست میشود. برای جلب اعتماد کایرن، آنزو به طور تصادفی قراردادی با شیطان میبندد و همه چیز به هم میریزد.
مردی که پس از سالها از زندان با شرط آزادی بیرون آمده، حالا شغل عجیبی پیدا کرده است، او باید از یک میلیونر ثروتمند که فقط توانایی حرکت چشم ها را دارد، مراقبت کند.
یک مادر ناامید، که از کودکی تحت تعقیب روحی شیطانی بوده، تنها راه نجات دختر بیمارش را در این میبیند که خودش را به تسخیر همان نیروی پلید درآورد.
دو آدم ناهماهنگ و عجیب سفر جادهای را آغاز میکنند، توافقی مشکوک و وسوسهانگیز میبندند که نمیتوانند از آن سر باز زنند و در میان شرایط تاریک، به رستگاری میرسند.
Yongcheonru بزرگ ترین مهمانخانه در Joseon است. شعار آنها این است که مشتری پادشاه است. Yeongcheonru چهار کارآموز جدید دارد و آنها دلایل خاص خود را برای کار در آنجا دارند.
ایش یک بازمانده پیدا میکند، اِما. جرقهای میانشان شکل میگیرد. آیا این واقعی است یا فقط به این دلیل است که آنها آخرین انسانهای روی زمین هستند؟ طبیعت بیرحم است. موشها شهر سن لوپو را دچار
روث، مایک و رمی درگیر یک مسابقه نفسگیر با پلیس میشوند تا از کشف شواهدی که میتواند نقشه سرقت را به خطر بیندازد جلوگیری کنند.