دکستر مورگان جوان تلاش میکند تا تمایلات خود را کنترل کند در حالی که زندگی را با پدرش، هری، و خواهرش، دب که در سال آخر دبیرستان است، میگذراند. پس از اینکه هری با یک مشکل جدی سلامتی روبهرو میشود، دکستر متوجه میشود که شاید بالاخره زمان آن رسی
NA
ماریا و آلواچرو تلاش میکنند تا به مقامات قانع کنند که فوران خاکستر تنها آغاز ماجراست. سارا پس از مشاجره بین والدینش میخواهد از آنجا دور شود.
در دل سرزمین اسرارآمیز آز، الفابا، دختری سبزپوست که از نگاه همه مطرود و منفور است، ناچار میشود زندگیاش را با گلندا، بانوی محبوب و اشرافزادهی دانشگاه شیز، تقسیم کند. اما پشت لبخندهای پر زرق و برق گلندا و نگاه تیزبین الفابا، ماجرایی از دوستی، رقابت و سرنوشت آغاز میشود. در حالی که یکی تبدیل به جادوگر نیک میشود و دیگری به جادوگر شرور غرب بدل میگردد، رابطهی آنها زیر فشار تصمیمات سرنوشتساز قرار میگیرد.
جادوی جن در مورد زنی است به اسم زهرا که زندگی اش با تسخیر شیاطین به کابوس تبدیل می شود. درد مداوم در بدن زهرا زندگی او را به کابوس تبدیل می کند. زهرا تصمیم می گیرد به آبگرم روستای دوست صمیمی اش علی برود به این امید که دردی را دوا کند ولی با شیاطین روبه رو میشود....
طبق بعضی داستانهای خرافی، عروسی اجنه یکی از بدترین تجربیات ممکن در دنیاست. تا به امروز همه داستانها حاکی از آمدن اجنه به دنیای انسانها برای اجرای این مراسم عروسی بوده ولی حالا با باز شدن دروازهای بین دو جهانی، زنی از دنیای ما باید به دنیای اجنه رفته و عروس آنها شود...
گووردان، یک معمار وفادار از حیدرآباد، بین حمایت از خانواده بزرگش و جستجوی شریکی که تعهداتش را درک کند، تعادل برقرار میکند. وقتی پایاننامه ایندو را درباره خانوادهاش کشف میکند، او را به چالش میکشد و این آغاز پیچوخمهایی غیرمنتظره است که در میان سوءتفاهمها، فداکاریها و درک متقابل، به عشق منجر میشود.
بابو و یسو، ماموران سابق تحویل، ماموریتی هیجان انگیز را به عنوان ماموران ویژه آغاز می کنند و با چالش های خارق العاده ای همراه با شوخ طبعی، شگفتی ها و هیجان بی وقفه روبرو می شوند.
وقتی پیراهن دختر گمشدهشان در یک صندوق اهدای محلی پیدا میشود، کارلوتا و ددو ایدهای عجیب برای یافتن او در سر میپرورانند.
فاتح اورشلیم جلال الدین، سلطان خوارزمشاهیان با وجود مشکلات فراوانی که در دربارش وجود دارد تلاش می کند تا جلوی چنگیزخان و حمله مغول ها ایستادگی کند و....
یک مرد ماسکپوش روانی، اعضای گروه بازیگران یک جاذبه هالووینی در حومه شهر را هدف قرار میدهد و آسیبهای ساختگی آنها را به ترسهای واقعی و وحشتناک تبدیل میکند. با افزایش ترس، مرزهای بین اجرا و واقعیت محو میشود.
آرون، یک معاون تازهاستخدامشده، به دنبال یک قاتل سریالی مرموز میرود که قربانیانش دختران جوان هستند و آنها را به قتل میرساند. پس از وقوع چندین قتل، آرون به این نتیجه میرسد که این جنایات توسط یک روانپریش مبتلا به اختلال ضداجتماعی انجام میشود. قاتل به جنایاتش ادامه میدهد، اما آرون به هیچ وجه قصد توقف در پیگیری این پرونده را ندارد.
راننده قهرمان سابق، ژانگ چی، در دوران سختی به مربی یک آموزشگاه رانندگی تبدیل شده و با تکیه بر شهرت گذشتهاش زندگی را میگذراند. اما به شکلی غیرمنتظره، شانس به او روی میآورد؛ مدیر کارخانه خودروسازی لاوتوله، که در آستانه تعطیلی تولید است، پیشنهاد میدهد تا ژانگ چی را برای تشکیل یک تیم و شرکت در آخرین مسابقه رالی بایینبروک حمایت مالی کند.
در این قسمت، فضای رازآلود و پرتنش زندگی این خانواده به تصویر کشیده میشود و تلاش آنها برای حفظ ظاهر یک خانواده عادی نشان داده میشود، در حالی که خود را برای مقابله با دشمنانی خطرناک آماده میکنند. روایت با نمایش روزمرگیهای خانواده آغاز میشود و