در دوره چوسان، مردی جوان به نام کانگ هان سو به وکیلی توانا تبدیل میشود تا از کسی که مسئول مرگ والدینش است، انتقام بگیرد اما…
کره جنوبی
گی-نا همه چیز را رها میکند و برای شروعی دوباره به نیوزیلند نقل مکان میکند.
نیمهشب، قتلی وحشتناک در یک سرویس بهداشتی عمومی رخ میدهد. کارآگاه پروندههای جنایی، دونگگون، یادداشتی مچالهشده را در دهان قربانی پیدا میکند. این یادداشت حاوی تاریخی مربوط به یازده سال پیش است، و وقتی دونگگون بیشتر در مورد آن تحقیق میکند، متوجه میشود که قربانی در دوران خدمت سربازیاش یک زورگو بوده است. این ماجرا فرصتی را فراهم میکند تا
داستان درباره سه نفر است که از نظر خونی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما سالهای نوجوانی خود را در کنار هم سپری میکنند. آنها با وجود زخمهایی که از والدینشان خوردهاند، به یکدیگر تکیه میکنند.
کارآگاهی جاه طلب به نام ریو سو یول برای دستیابی به موفقیت، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند. ریو سو یول در مدت زمانی کوتاه، ترفیع درجه می گیرد، اما پس از مواجهه با فردی عدالت خواه، زندگی اش دستخوش تغییراتی می شود که...
در دوران فرمانروایی سلسه چوسان، همسر ولیعهد، پسر و دختر دوقلو به دنیا می آورد. اما از آنجایی که در باور عمومی، دوقلوها افرادی شوم به حساب می آیند، همسر ولیعهد برای نجات جان دخترش، مجبور می شود که او را به خارج از کاخ پادشاهی انتقال دهد و...
پس از جان سالم به در بردن از یک تصادف جدی، وکیل کار، نو مو جین، موهبتی غیرمنتظره به دست میآورد: او اکنون میتواند ارواح را ببیند. برای زنده ماندن، او باید پروندههای ناتمام این ارواح بیقرار را به عهده بگیرد و حل کند.
مردی که مدتی است همسرش را از دست داده و به تنهایی زندگی می کند، با اصرار دوستش فرصتی می یابد تا دختری را برای همسری انتخاب کند. اما بعدا مشخص می شود که دختر مورد علاقه او، آن طوری که وانمود میکرده نیست...
چارلز دیکنز برای پسر کوچکش والتر، بزرگترین داستانی که تا به حال گفته شده را تعریف میکند و آنچه که به عنوان یک داستان قبل از خواب شروع میشود، به سفری دگرگونکننده در زندگی تبدیل میشود. پسرک از طریق تخیل زنده، در کنار عیسی قدم میزند، شاهد معجزات او میشود، با آزمایشهای او روبرو میشود و فداکاری نهایی او را درک میکند.
در دهه 1980، چو هون-هیون (با بازی لی بیونگ-هون)، قهرمان برجسته بازی بادوک، در یک مسابقه آماتوری با پسر نوجوانی به نام لی چانگ-هو (با بازی کیم کانگ-هون در نقش جوانی) آشنا میشود که استعداد فوقالعادهای در این بازی دارد. چو تصمیم میگیرد لی را به عنوان شاگرد خود آموزش دهد و او را به سطح حرفهای برساند و...
گروهی از دوستان صمیمی که در یک مدرسه خصوصی درس میخوانند، همگی علاقه شدیدی به دانشآموز ستاره آفتابی، سان آه دارند. تنها عضو گروه که ادعا می کند این کار را نمی کند جین وو است، اما در نهایت او را نیز دوست دارد.
چهار دوست برای خودکشی در یک شب با هم عهد و پیمان میبندند.اما صبح روز بعد تنها یک نفر مرده در حیات مدرسه پیدا میشود