آمریکا، بریتانیا،کانادا

فیلم داستان مردی بنام کالوم لینچ (مایکل فاسبندر) می باشد که متوجه می شود جد بزرگش آگوآیر در قرن 15 در کشور اسپانیا یک قاتل بزرگ بوده است که با گروهی خطرناک و تبهکار که به آنها تمپلارها می گفتند، در نبرد بوده است. به خاطر این مسئله کالوم در حال جستجو برای گنجینه های جدش هست که بتواند آن مهارت های رزمی اش را که در یک دست نوشتی که وجود دارد فرا بگیرد و نسل تمپلارها را از ریشه بِکَند و…

بازرس «کانرز» (استاتم) به همراه یک پلیس تازه کار بنام «دکر» (فیلیپ) فرماندهی عملیاتی بر علیه گروهی از سارقان بانک را بر عهده دارند. سارقان که سردسته شان فردی به نام «لورنز» (اسپاینز) است بدون دزدیدن حتی یک پنی از بانک، آنجا را ترک می کنند. اما طولی نمی کشد که مشخص می شود آنها ویروسی را در سیستم بانک وارد کرده اند، و از این طریق یک میلیارد دلار را از حساب های مختلف ربوده اند...

فیلم داستان مردی بنام کالوم لینچ (مایکل فاسبندر) می باشد که متوجه می شود جد بزرگش آگوآیر در قرن 15 در کشور اسپانیا یک قاتل بزرگ بوده است که با گروهی خطرناک و تبهکار که به آنها تمپلارها می گفتند، در نبرد بوده است. به خاطر این مسئله کالوم در حال جستجو برای گنجینه های جدش هست که بتواند آن مهارت های رزمی اش را که در یک دست نوشتی که وجود دارد فرا بگیرد و نسل تمپلارها را از ریشه بِکَند و…

«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و همینطور یک قاتل بدنام مشهور به «گودکت» (بروس ویلیس) است...

سال ۱۹۵۱. «لارا براون» (جولیان مور) زن بارداری است، که قصد دارد یک مهمانی برای شوهرش ترتیب دهد، اما نمی تواند دست از خواندن رمان «خانم دالووی» بردارد. «کلاریسا وان» نیز زنی در زمان حاضر است که یک مهمانی برای دوستش «ریچارد»، نویسنده ای مشهور که مبتلا به ایدز است، تدارک دیده. این دو ماجرا بطور همزمان به کار و زندگی «ویرجینا وولف»، کسی که رمان «خانم دالووی» را می نویسد، متصل هستند.

تارزان که به زندگی در شهر لندن عادت کرده است، باری دیگر به خانه اصلی اش در جنگل فرا خوانده میشود تا در مورد فعالیت هایی که در محل اردوی یک معدن صورت میگیرد، تحقیق کند…

در شمال لندن، یک مادر به تنهایی 4 فرزندش را در خانه‌ای بزرگ میکند که توسط ارواح خبیث محاصره شده است. حال لورین و اِد وارن تصمیم گرفته اند به کمک او بروند.

تارزان پس از مدت ها زندگی با حیوانات وحشی و درنده به کنگو باز می گردد تا بتواند کمی زندگی در شهر را تجربه کند . او برای یکی از بازرگانان آن جا شروع به کار می کند، غافل از ااینکه در دام یک طرح مرگبار افتاده است و هیچ راهی برای نجات و رهایی خود از آن نقشه پلید ندارد. اما در ادامه …

یک موش جوان، موش کور و خارپشت زندگی خود را به خطر می اندازند تا درمانی برای دوست گورکنشان که توسط انسانها مسموم شده است پیدا کنند…

خانم و آقای وارن به شمال لندن سفر می‌کنند تا به مادری همراه با 4 فرزندش، برای رهایی از شر ارواح و شیاطین کمک کنند…

دختری به نام لوسی که در تایوان زندگی میکند بر اثر مصرف ماده ای مخدر جدید که به دست عموم نرسیده است ویژگی های خاص پیدا میکند که در هیچ انسانی نیست…

« اتاق » به بررسی رابطه میان مادر ( که در فیلم ” ما ” نامیده می شود ) و فرزند کوچکش جک می پردازد. جک ۵ ساله شور و شوق کودکانه ای دارد اما به هیچ عنوان اطلاعاتی از دنیای پیرامون خود ندارد. وی در اتاقی محبوس شده و فکر می کند که دنیا نیز همانند آنچه که می بیند وجود دارد و ابدا نمی تواند ابعاد بزرگتری داشته باشد. ” ما ” که خود دچار انواع و اقسام بیماری های روحی و روانی شده، به سختی سعی می کند تا اجازه ندهد روح جک نیز مانند خودش، پوسیده و نابود شود …

داستان یک برده به نام “میلو” را روایت می کند که به مبارزات گلادیاتوری می پردازد در این بین زمانی عشق یکی از دختران خاندان پادشاهی به سراغش می آید که آتشفشان عظیم شهر “پومپی” فوران کرده و به زودی شهر را نابود خواهد کرد اما این تازه شروع ماجراست…