جرمی چو یک نوجوان بینقص به نظر میرسد؛ بااستعداد است، نمرات عالی دارد، از خانوادهای مرفه میآید و در یک مدرسه خصوصی معتبر در واشنگتن دیسی تحصیل میکند. دستکم این چیزی است که ظاهرش نشان میدهد. اما پس از آنکه برادر دوقلویش را در یک
آمریکا
پس از آنکه کامرون کید دچار آسیب مغزی شدیدی میشود که میتواند به پایان حرفهاش منجر شود، روزنهای از امید برایش پدیدار میگردد: قهرمانش، آیزایا وایت — ستارهی افسانهای فوتبال و هشتبار قهرمان لیگ — به او پیشنهاد میدهد تا در ملک دورافتادهاش، جایی که همراه همسر مشهورش (یک اینفلوئنسر سرشناس) زندگی میکند، تحت آموزش او قرار گیرد.
در تلاش ناامیدانه برای بازپسگیری حرفهاش، «سامانتا لیک» بازیگر محبوب سابق، جذب دنیای پرزرقوبرق «زویی شانون» ـ غول دنیای سلامتی ـ میشود؛ اما خیلی زود حقیقتی هولناک را زیر این ظاهر بینقص کشف میکند.
در سفری برای گسترش مهربانی، «لولوی» خوشمشرب و شاد، وارد ماجراجوییای بینظیر میشود که با دوستان جدید، شجاعت و ترانههای دلنشین همراه است!
در شمال انگلستان، مردی راهی سفری به درون جنگل میشود تا با برادری منزوی و گوشهنشین که سالها از او دور بوده، دوباره ارتباط برقرار کند — برادری که گذشتهای پیچیده با او داشته و زندگیشان دههها پیش بر اثر رویدادهایی سرنوشتساز دگرگون شده است.
در تابستان سال ۱۸۵۹، پزشکی بیوه با اکراه میپذیرد زنی بردهٔ آزادشده و دختر مرموز سفیدپوستش را در سفری پنجروزه از میان غرب خونآلود همراهی کند تا نزد شفابخش مذهبی شهری دورافتاده بروند. زن باور دارد که دخترش تسخیر شده است، اما پزشک معتقد است او تنها حامل نوعی بیماری است. با این حال، حقیقتی انکارناپذیر باقی میماند: هر موجود زندهای که دختر لمس میکند، بهطرزی مرموز میمیرد.
یک جنایتکار کاریزماتیک، در حالی که از دست پلیس فرار میکند، در فضایی مخفی در یک فروشگاه اسباببازی پنهان میشود. در آنجا، او هویت جدیدی برای خود انتخاب میکند و با یکی از کارمندان آنجا وارد رابطهای میشود که به همان اندازه که بعید است، خطرناک نیز هست.
پس از فرار از بریتانیا بهدلیل خراب شدن آخرین مأموریتش، یک آدمکش بداقبال مجبور میشود از پسر رئیس جنایتکار جدیدش مراقبت کند و به او یاد بدهد چگونه مرد شود.
پس از مرگ رئیس شرور و ابرقدرتشان، سه نوچهی ردهپایین به نامهای بیتریکس، کِین و هارولد بیپول و درمانده، در یک فروشگاه متروکه زندگی میکنند. اما بیتریکس که حاضر نیست به این وضعیت تن دهد، مصمم است که خودشان دست به کار شوند و به هر قیمتی که شده، دنیا را به تصرف خود درآورند.
فرمانده بال نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، در جریان جنگ جهانی دوم به دست ژاپنیها اسیر میشود و مجبور به نبردی بیرحمانه تنبهتن میگردد. اما سربازان ژاپنی خیلی زود درمییابند که با حریفی سرسخت روبهرو هستند، زیرا سالها تمرین هنرهای رزمی «رایت» در هنگکنگ او را به مبارزی قدرتمند بدل کرده است.