خواهران نورا و اگنس پس از سالها دوری، دوباره با پدرشان گوستاو ــ کارگردان کاریزماتیکی که زمانی بسیار مشهور بوده ــ روبهرو میشوند. گوستاو به نورا، که بازیگر تئاتر است، نقشی در فیلمی پیشنهاد میکند که امیدوار است بازگشت دوبارهاش باشد. اما زمانی که نورا پیشنهاد را رد میکند، خیلی زود میفهمد پدرش همان نقش را به یک ستاره جوان و مشتاق هالیوود داده است.
سوئد
شخصیت نمادین جان رباس به عنوان یک گروهبان کارآگاه جوانتر تصور میشود که درگیر یک درگیری جنایی خشونتآمیز میشود که زمانی که برادرش مایکل، یک سرباز سابق، از مرز جنایتکار عبور میکند، شخصی تبدیل میشود.
داستان در قرن چهاردهم، در دوران امپراتوری مقدس روم روی میدهد؛ جایی که ملتهای اروپا برای برتریطلبی بهشدت با یکدیگر رقابت میکنند. در این میان، اتریشیهای جاهطلب که در پی گسترش قلمرو خود هستند، به سوی سوئیس ـ کشوری آرام و روستایی ـ دستدرازی میکنند.
یک ژیمناستیک جوان که ناامیدانه سعی می کند مادر سختگیر خود را راضی کند، تخم مرغی عجیب را کشف می کند. او آن را پنهان می کند و آن را گرم نگه می دارد، اما وقتی موجود داخل آن بیرون میآید، آنچه ظاهر می شود همه آنها را شوکه می کند.
ایوا، یک افسر زندان ایدهآلیست، با معضل بزرگی در زندگیاش روبرو میشود وقتی که یک مرد جوان از گذشتهاش به زندانی که او در آن کار میکند منتقل میشود. بدون آنکه رازش را فاش کند، ایوا از مسئولان میخواهد که به بخش این جوان منتقل شود – بخش سختترین و خشنترین قسمت زندان. اینجا است که یک تریلر روانشناختی نگرانکننده آغاز میشود، جایی که حس عدالت ایوا نه تنها اخلاق و وجدان او را به چالش میکشد، بلکه آیندهاش را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
سه دوست تصمیم میگیرند آخر هفتهای طولانی را در کلبهای دورافتاده، در اعماق جنگلهای سوئد، به شکار بپردازند. اما یک روز، تمام حیوانات بدون هیچ ردی ناپدید میشوند و جنگل به طرز وحشتناکی ساکت میشود. با این حال، آنها که شیفته شکار هستند، تصمیم میگیرند به هر شکل ممکن شکار را ادامه دهند...
دلقک دست و پا چلفتی و بیمزۀ ریچارد "استیچیز" گرندل در جشن تولد دهمین سالگرد تام کوچک سرگرمی میکند، اما پسر و دوستانش با استیچیز شوخی میکنند و بند کفشهایش را گره میزنند. استیچیز لیز میخورد، میافتد و میمیرد. شش سال بعد، تام برای دوستانش جشن تولدی در خانه برگزار میکند، اما استیچیز زنده میشود تا نوجوانان را تعقیب کند و انتقام مرگش را بگیرد.
چهار فرد نامتجانس که با مشکلات عادی زندگی دستوپنجه نرم میکنند، ناگهان از طریق پورتالی مرموز وارد دنیای آندرورلد میشوند؛ سرزمینی عجیب و مکعبی که با نیروی تخیل زنده است. برای بازگشت به خانه، آنها باید این دنیا را بشناسند و در سفری جادویی همراه با استیو، یک سازنده خبره و غیرمنتظره، مهارتهای لازم را فرا بگیرند.
در تلاش برای زنده ماندن در کپنهاگ پس از جنگ جهانی اول، زن جوانی که باردار و بهتازگی بیکار شده است، توسط پیرمردی کاریزماتیک پناه داده میشود تا در ادارهی یک مرکز غیرقانونی فرزندخواندگی به او کمک کند. میان آن دو پیوندی غیرمنتظره شکل میگیرد، اما یک کشف ناگهانی همهچیز را تغییر میدهد.
کونی، یک فروشنده مطلقه، به ناحق به جرم قتل زندانی می شود. در آنجا او با مجرمانی آشنا می شود که او را با خلبانی مانند دوست پسر جدید همسر سابقش اشتباه می گیرند. هرج و مرج رخ می دهد که او زندگی را در پشت میله های زندان در حالی که از دخترش جدا می شود می گذراند.