ماجراجویی

 تام و جری که در کنار یک دختر جوان به نام آتنا زندگی می کنند یک تخم عجیب پیدا می کنند که از آن یک بچه اژدها متولد می شود. اما این بچه اژدها به دست یک جادوگر شرور و خبیث می افتد

پرز، موشی است که دندان افتادۀ بچه‌ها را به کارگاه موش‌ها برده و پس از تبدیل کردن دندان به مروارید، آنها را به یک سکۀ طلا به جواهرفروشی می‌فروشد و سکه را زیر بالش آن کودک می‌گذارد. این بار پرز، درگیر ماجراهای خانواده‌ای می‌شود که

در یک جزیره کوچک وسط اقیانوس یک طوطی به همراه دوستانش زندگی می کند.بعد از اینکه آنها با یک طوفان سهمگین مواجه می شوند موجود عجیبی را پیدا می کنند.شخصی به نام رابینسون کروزو. با ورود او به جزیره حوادث جالب و هیجان انگیزی اتفاق می افتد.گربه های بدجنس برای جنگ با رابینسون خود را آماده میکنند

دو یتیم در حال عبور از کوه‌های راکی، در تلاش برای ادعای میراث خود هستند که در سفرشان با بزرگترین ماجراجویی عمرشان روبرو میشوند

هنگامی که ایوان با دوستان جدید خود در محلی به نام بلیگووری ملاقات می کند، تلاش او در کشور جدید برای جاودانه کردن عشق آغاز می شود

گینیویر برای وحدت قبایل و اقوام پراکنده ی شمالی به ازدواج «آرتورشاه» درمی آید. اما خیلی زود او و «لانسلو»، ماجراجوی جوان، به یک دیگر دل می بازند

یک نظامی نیمه دیوانه به نام ژنرال بیسون گروهی از امریکایی ها را به گروگان گرفته است. سه گروه در پی نفوذ به مقر این دیکتاتور هستند: سرهنگ کاماندو، ویلیام گیل و یک گروهان نظامی؛ یک گروه تلویزیونی به سرپرستی قهرمان ورزش های رزمی، چون لی (ون) که قصد گرفتن انتقام قتل پدرش را از ژنرال دارد؛ و دو مأمور اخراجی سازمان سیا که هر دو قهرمان ورزش های رزمی هستند

امریکا پس از جنگی بزرگ، به صورت سرزمین ویرانی درآمده که مردم آن، گروهی جدا از هم و بدون دولت مرکزی زندگی می کنند. مردی سرگردان  اتفاقا به یک ماشین جیپ اداره ی پست امریکا بر می خورد و یونیفورم پستچی، مرده را می پوشد و با معرفی خود به عنوان پستچی به امید به دست آوردن غذا، شروع به تحویل دادن نامه های پانزده ساله می کند

 در سال 1796 و در زمان اشغال کشور آلمان توسط ناپلئون، دو برادر کلاهبردار به اسامی ویلهم گریم و جیکوب گریم بین دهکده های مختلف سفر کرده و به هر دهکده که می رسند نمایشهای جادوئی به راه می اندازند. آنها ادعا می کنند که با عالم ارواح ارتباط دارند و با ترساندن مردم روستائی کسب درآمد می کنند اما به یکباره دچار ......

خوکی بنام {ویلبور} از این ترس دارد که در انتهای فصل تبدیل به غذای روی میز صاحب مزرعه بشود. او به کمک یک عنکبوت سعی می کند تا از این اتفاق جلوگیری کند در کنار او اردک گوسفند و موش هم حضور دارند و .....