جنایی

شیکاگو، چهارده فوریه سال 1929. آل کاپون موفق می شود خود را به عنوان ارباب جرایم سازمان یافته شهر معرفی کند. فیلم تاریخچه یکی از حملات او به گروه رقیبش را به تصویر می کشد…

سه دزد (مت دیلون),(گری سینیز) و (ویلیام فیکنر) در حالی که دارند از یک صحنه ی جرم فرار می کنند، خود را در در محاصره ی پلیس در یک بار در نیو اورلان می بینند و به ناچار شروع به اعلام گروگانگیری و درگیری با پلیس برای نجات خود میکنند اما این در حالی است که نیروهای پلیس به خاطر آنها کافه را محاصره نکرده اند بلکه چیزی بزرگتر آنها را به آنجا کشانده…

یک گانگستر تحقیر شده با استفاده از قدرت نفوذ خود قصد ترساندن و تبعید افسر پلیس را دارد و …

«مارشال سام جرارد» (لی جونز) مأمور می شود تبهکاری خطرناک را با هواپیما به زندانی در میزوری ببرد. «مارک شریدان» (اسنایپس) که متهم به قتل دو مأمور فدرال است، اما ادعا می کند بی گناه است، نیز هم سفر آن دو است. هواپیما دچار سانحه می شود و «شریدان» پس از کمک به نجات چند مسافر، فرار می کند به «جرارد» ابلاغ می کنند که باید هر چه زودتر «شریدان» را دستگیر کند.

ناشناسی (نصرالدين شاه) به پليس بمبئی خبر می دهد که در پنج نقطه شهر بمب گذاری کرده است و تقاضای آزادی چهار تروريست را می کند.کميسر پراکاش رادهود (آنوپام خر) مسئول اين پرونده می شود. ناشناس سرانجام پليس را متقاعد می کند که چهار زندانی را به فرودگاه ببرد اما

سروان سوری شکاوات(امیر خان) مامور رسیدگی به کشته شدن آرمان ستاره سینما در یک سانحه رانندگی میشود.تحقیقات نشان دهنده حادثه غیر عادی است. سوری که چند سال قبل پسرش غرق شده و هرگز جنازه اش هم پیدا نشد به شدت درون گرا شده و روشنی(رانی موکرجی) همسرش هم دچار افسردگی شده است.سوری خود را مقصر مرگ پسرش می داند. سوری با زنی بنام رُز (کارینا کاپور) آشنا می شودکه… .

پس از درگیری کیپ با رئیس یک باند تبهکاری، برادر بزرگ ترش، رندال رینز برای نجات جان برادرش، متعهد می شود که با هم کاری چند سارق حرفه ای اتومبیل یک شبه پنجاه اتومبیل گران قیمت را بدزدد…

فیلم «سلول ۲۱۱» محصول ۲۰۰۹ اسپانیا که بر اساس رمانی از فرنسیسکو پِرِز ساخته شده است، ماجرای یک نگهبان تازه وارد زندان و یک زندانی شورشی را روایت می کند…

وقتی عشقش تبدیل میشه به آخرین قربانی یک قاتل سریالی گورو بین مرز خوب و شر به دنبال انتقامش می گردد …

یک مامور اف بی آی و یک مامور اینترپل رد یک تیم شعبده باز را می گیرند. تیمی که در یکی از اجراهایشان به یک بانک دستبرد می زنند و پول این سرقت را بین تماشاچیان پخش می کنند اما …

هنگامی که کوشش «مایکل» (کیج) برای یافتن کار در ایالت وایومینگ به جایی نمی رسد، تنها و بی پول به شهر کوچک «رد راک» می رود. در آن جا گرداننده ی یک کافه (والش) او را با آدم کشی حرفه ای به نام «لایل» اشتباه می گیرد و به او پنج هزار دلار برای کشتن همسرش (سوزان» (بویل) پیشنهاد می کند…

در سال ۱۹۹۰ و در ایستگاه پلیس یک شهر کوچک در ایالت مینوسوتای آمریکا، پدر دائم‌الخمر یک خانواده “جان گری” John Gray به جرم آزار جنسی دختر نوجوانش “آنجلا گری” Angela Gray بازداشت می‌شود. کارآگاه پلیس “بروس کِنار” Bruce Kenner او را تحت بازجویی قرار می‌دهد و پدر باحالتی روان‌پریش به جرم خود اعتراف کرده اما چیزی از ماجرا را به خاطر نمی‌آورد. کارآگاه برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر با همکار پلیس خود جرج نزبیت George Nesbitt به خانه دختر می‌روند. از خانواده گری تنها مادربزرگ با گربه‌هایش در آنجا زندگی می‌کند. مادر سال‌ها پیش در تصادفی مشکوک به خودکشی کشته‌شده است و پسر خانواده به دلایل نامشخصی آنجا را ترک کرده و دختر هم در کلیسای شهر و نزد کشیش پناه گرفته است و پدر هم در بازداشت پلیس است. کارآگاه در خانه با مادربزرگ صحبت کرده و اتاق آنجلا را نیز کمی بازرسی می‌کند. درراه بازگشت به خانه او مطمئن است که جان از دختر خود سوءاستفاده جنسی می‌کرده است. به پیشنهاد کارآگاه، کلانتر یک روانشناس به نام کِنِت رِینز Professor Kenneth Raines را برای کمک به تحقیقات به ماجرا وارد می‌کند. در ادامه بازجویی، جان گری بعدازاینکه توسط روانشناس هیپنوتیزم می‌شود به شخص سومی اشاره می‌کند که در اتاق حین ارتکاب جرم حضورداشته است. او به دوست خانوادگی خود و پلیس همان ایستگاه یعنی “جرج نزبیت” اشاره می‌کند. کارآگاه بلافاصله همکارش را بازداشت می‌کند و …

ناپدید شدن پدر زنی جوان و نامه اسرارآمیزی که پس از تحویل سالانه مرواریدهای ارزشمند به دستش رسیده است، “شرلوک هلمز” را وارد پرونده می کند و…