وکیلی مصمم پروندهای پرمخاطره را میپذیرد تا از پسر نوزدهسالهای دفاع کند و در این راه با نظامی روبهرو میشود که پیشاپیش او را گناهکار دانسته است.
الی در شهری دور زندگی میکند. روزی، جادوگر شرور جینجیما طوفانی به پا میکند که الی و سگش، توتوشکا، را به سرزمین منچکینها میبرد. برای بازگشت به خانه، الی و دوستانش: هراسانک، آدمآهنی و شیر ترسو، در امتداد جاده آجری زرد به سوی شهر زمرد حرکت میکنند تا جادوگری را بیابند که آرزوهای عزیزشان را برآورده کند.
در ماه مه سال ۲۰۲۰، اختلاف بین کلانتر یک شهر کوچک و شهردار، باعث ایجاد یک بشکه باروت میشود، زیرا همسایهای در ادینگتون، نیومکزیکو، علیه همسایه خود میجنگد.
این فیلم در کیوتوی قرن پانزدهم و در آستانه جنگ اونین روایت میشود. داستان حول گروهی از قانونشکنان میچرخد که توسط هیوئه (اویزومی) رهبری میشوند، مردی شرور که مهارتهای کشندهی شمشیرش او را در رأس قیامی مرگبار علیه شوگاننشین فاسد و ارتش آن قرار میدهد. رهبری این ارتش بر عهده دوست سابق و اکنون دشمن سرسخت او، دوکن (تسوتسومی) است.
یک نقشهبردار جوان باید رازهای شهر پرپیچوخم خود را کشف کند تا مردم آن را از فروچالههای مرموز نجات دهد.
پنج سال پس از آنکه «جاتین رامداس» به مقام سروزیر ایالت کرالا رسید، تصمیم او برای همپیمانی با نیروهای فرقهگرا به رهبری «بالراج بابا باجرانگی»، باعث میشود «استفن ندومپالی» ملقب به «خورشی ابراهیم» به همراه دستیار وفادارش «زاید مسعود» بازگردد تا ایالت زادگاهش را نجات دهد و حسابهای ناتمام را تسویه کند.
کت یک معلم کمدی بداهه است که کمکم دارد از خودش میپرسد که آیا شانس موفقیتش را از دست داده است یا نه. وقتی یک پلیس مخفی به او نقشی مهم در زندگیاش پیشنهاد میدهد، او دو نفر از شاگردانش را استخدام میکند تا با جعل هویت مجرمان خطرناک، به دنیای تبهکاران لندن نفوذ کنند.
پس از آنکه فناوری پایهی M3GAN توسط یک پیمانکار قدرتمند دفاعی دزدیده شده و برای ساخت سلاحی نظامی به نام آملیا مورد سوءاستفاده قرار میگیرد، جما، خالق M3GAN، درمییابد که تنها راه چاره، بازگرداندن M3GAN به زندگی و ارتقای اوست؛ تا او را سریعتر، قویتر و مرگبارتر از پیش بسازد.
اندی و تیم جنگجویان جاودانهاش با هدفی تازه جانگرفته به نبرد برمیخیزند، آنهم در برابر دشمنی قدرتمند که مأموریت آنها برای حفاظت از بشریت را تهدید میکند.
در حالی که اعضای سپاه شکارچیان دیو و هاشیراها در حال شرکت در برنامهای گروهی برای تقویت جسمی به نام «تمرین هاشیرا» بودند تا خود را برای نبردی بزرگ با شیاطین آماده کنند، موزان کیبوتسوجی در عمارت اوبویاشیکی ظاهر میشود. با به خطر افتادن جان رهبر سپاه شکارچیان دیو، تانجیرو و هاشیراها با شتاب به مقر فرماندهی میرسند، اما بهدست موزان کیبوتسوجی به درون فضای اسرارآمیزی سقوط میکنند. مقصد این سقوط، دژ اصلی شیاطین است . قلعه بینهایت. و اینگونه، میدان نبرد نهایی میان سپاه شکارچیان دیو و شیاطین شعلهور میشود.