فیلم تو سریال

یک دکتر و یک پلیس در شهر نیو اورلان تنها 48 ساعت فرصت دارند تا یک قاتل مبتلا به سرطان سینه را پیدا کنند...

«جيمي تانگ» (چان)، راننده ي تاکسي خوش قلب و قدري دست و پا چلفتي نيويورکي را «استينا» (مازار)، به عنوان راننده ي شخصي شريکش، «کلارک دولين» ميليونر (آيزاکس) استخدام مي کند اما خيلي زود «تانگ» متوجه مي شوند که رئيس جديدش مأموري مخفي است که براي يک آژانس امنيتي مهم کار مي کند. راز موفقيت او نيز به عنوان جاسوس، لباس رسمي خاصي است که مي پوشد...

آبی و جواهر به همراه سه فرزند خود در شهر ریودوژانیرو زندگی می کنند . زمانی فرا میرسد که جواهر تصمیم میگیرد به بچه هایشان پرواز کردن و زندگی به مانند دیگر پرندگان را یاد دهد. او به این نتیجه میرسد که باید بچه ها را به جنگلهای آمازون برای آموزش ببرد. آبی در تلاش است تا خانواده را با وضعیت جدید و همسایگان جدید در جنگل آمازون آشنا کند. او با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم می کند. جنگل وحشی و هزاران موجود خطرناکی که ممکن است برای خانواده او مشکل ایجاد کند.

شيکاگو. «ريچارد کيمبل» (فورد)، جراح مورد احترام و مشهور، به غلط مسئول قتل همسرش «هلن» (وارد) شناخته و به مرگ محکوم مي شود. در راه زندان، بروز حوادثي منجر مي شود او بتواند بگريزد و پنهان شود، در حالي که معاون مارشال ايالتي، «ساموئل جرارد» (جونز) سرسختانه در پي او است...

یک هفت تیر کش که از کار خود خسته شده سعی دارد بهمراه یک خانواده مزرعه نشین به زندگی خود آرامش ببخشد ولی یک دامدار زورگو او را مجبور میکند تا او دوباره از هفت تیر خود استفاده کند...

نیوتن نایت رعیتی از منطقه می سی سی پی می باشد که پس از مشاهده از دست رفتن عزیزش در جنگ و همچنین رفتار کنفدراسیون جنوب، تصمیم به خروج از جنگ می گیرد و به جمع آوری نفراتی متشکل از بردگان فراری و دهقانان فقیر اقدام می کند تا ایالتی آزاد در زادگاهش پایه گذاری نماید، اما او مخالفان سرسختی را پیش روی دارد…

یک جغد جوان توسط ارتشی از جغدهای شرور ربوده می شود. حالا او باید همراه با دوستان جدیدش فرار کرده و نگهبانان افسانه‌ای را بیابد تا به این دردسر خاتمه دهند.

يک بچه دیو بعد از اینکه توسط انسان‌ها پرورش میابد و بزرگ می شود، در مقابل نیروهای تاریکی می ایستد...

موجودات افسانه‌ای تصمیم دارند در مقابل انسانیت شورش کرده و بر دنیا حکمرانی کنند. از این رو پسر جهنمی و یارانش باید دنیا را در مقابل این موجودات شورشی، نجات دهند.

«نيک ولز» (دنيرو) سارقي است ميان سال که مي خواهد از زندگي تبهکارانه کناره بگيرد و کلوب موسيقي جازش را بگرداند. اما پيش از آن که «نيک» بتواند به رؤياهايش جامه ي عمل بپوشاند، «ماکس» (براندو)، مال خر و در واقع استاد و شريک تجاري اش او را تحت فشار قرار مي دهد تا يک سرقت نهايي را هم براي او به انجام برساند.

داستان درباره پسری به نام هوارد لاوکرافت می‌باشد که بعد از ملاقات با پدرش در آسایشگاه آرخام، به طور تصادفی با استفاده از جادویی افسانه‌ای دروازه‌ای را رو به جهانی غریب و منجمد باز می‌کند. جهانی پر از موجودات ترسناک و ماجراجویی‌های بزرگ که در انتظار هوارد است…

یک داستان واقعی درباره‌ خدمه‌ی ناو جنگی ایندیاناپولیس که ماموریت‌شان رساندن محموله ای هسته ای از راه دریای فیلیپین برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم بود، اما آنها 5 روز در دریا به دام کوسه های درنده می افتند…

ک بازیکن حرفه ای بیس بال و البته سیاه پوست که بازنشته شده است، اکنون به عنوان رفتگر مشغول به کار است تا از پس مخارج خانواده و شرایط سخت زندگی بر آید. پسر او به فوتبال علاقه مند شده و قصد دارد به عنوان بازیکن در تیم کالج شرکت کند، سر ناسازگاری پدر و پسر بر سر این مسئله شدت گرفته است…