اُرانو، نابغهای در هک و یک قاتل، از زندان فرار میکند و به کرهٔ جنوبی میگریزد. او توسط یک گروه ضد دولتی کرهای استخدام میشود تا تلهای برای نشست سران کره و ژاپن طراحی کند. سومین مأمور میشود تا مراقب اُرانو باشد، اما رفتار عصبی و غیرعادی او او را میترساند. اُرانو هم به او بیاعتماد است، اما کمکم احساسات میان آنها اندکی تغییر میکند.
فیلم
گریس و شریک زندگیاش، جکسون، به خانهای قدیمی در حومهی شهر نقل مکان میکنند. گریس در پی تحقق رویای نویسندگیاش است و مدت کوتاهی بعد، صاحب فرزندی میشوند. اما با غیبتهای مکرر جکسون و فشارهای سنگین زندگی خانگی که بر دوش او میافتد، گریس کمکم از هم میپاشد و در مسیر خود ردّی از ویرانی بر جای میگذارد.
وقتی سگ دوستداشتنیشان «مِرو» پس از جدایی آنها شادابیاش را از دست میدهد، آنا و راس ناچار میشوند وارد یکی از awkwardترین شکلهای همسرپرستی در دنیا شوند.
فیلمساز، امیلی وایلند، برای ساخت یک مستند دوباره با مادر جداافتادهاش ارتباط برقرار میکند. اما وقتی مادر ناپدید میشود، امیلی به همراه فیلمبردارش دنی، در میان نشانههایی از اعتیادهای گذشتهی او، به دنبال سرنخهایی از محل حضورش میگردند.
زنی جوان که میخواهد از زندگی پرآشوبش فاصله بگیرد و به آرامش برسد، شغلی را بهعنوان نگهبان آتشسوزی در برجی دورافتاده در دل طبیعت وحشی میپذیرد. اما با جا افتادن در نقش جدیدش، اتفاقات عجیب و ناآرامکنندهای رخ میدهد و او باید پیش از آنکه دیر شود، رازهای هولناکی را که خلوت و انزوایش را بر هم زدهاند، کشف کند.
یک سال از کابوس ماورایی در پیتزای فردی فزبیر گذشته است و اکنون داستانهایی که دربارهی آن اتفاقات نقل میشوند، به افسانهای محلی و اغراقآمیز تبدیل شده و الهامبخش نخستین «فَزفِست» شهر شدهاند. در حالی که حقیقت از ابی پنهان نگه داشته شده، او پنهانی از خانه بیرون میزند تا دوباره با فردی، بانی، چیکا و فاکسی ارتباط برقرار کند؛ و همین کار زنجیرهای هولناک از رویدادها را رقم میزند که رازهای تاریک مربوط به ریشهی واقعی پیتزای فردی را فاش کرده و وحشتی را آزاد میکند که دههها در خفا پنهان بوده است.
خواهران نورا و اگنس پس از سالها دوری، دوباره با پدرشان گوستاو ــ کارگردان کاریزماتیکی که زمانی بسیار مشهور بوده ــ روبهرو میشوند. گوستاو به نورا، که بازیگر تئاتر است، نقشی در فیلمی پیشنهاد میکند که امیدوار است بازگشت دوبارهاش باشد. اما زمانی که نورا پیشنهاد را رد میکند، خیلی زود میفهمد پدرش همان نقش را به یک ستاره جوان و مشتاق هالیوود داده است.
بازیگر مشهور سینما، جی کِلی، سفری برای شناختِ دوبارهٔ خود آغاز میکند؛ سفری که در آن با گذشته و حالش روبهرو میشود و ران، مدیر وفادارش، همراه همیشگی اوست.
پس از تجربهای نزدیک به مرگ، ونسا شپرد با کابوسهایی در «ابادّون» روبهرو میشود. همزمان با وقوع مرگهای مرموز اطرافش، او پی میبرد که با هتل ابادّون، عمارت کارمایکل و دههها قتل حلنشده ارتباطی پنهان دارد.
وقتی یک زاهد منزوی و دخترش زنی مرموز و مجروح را از رودخانه نجات میدهند، خود را در تار عنکبوتی مرگبار از خشونت و انتقام گرفتار میبینند و مجبور میشوند برای زنده ماندن با یک جنایتکار بیرحم روبهرو شوند.